چگونه برنامه‌های سواد اطلاعاتی‌‌ طراحی کنید که مخاطب نتواند از آنها دل بکند؟

تنها زمانی کسی مشتاقانه در کارگاه یا کلاس شما شرکت می‌‌کند که بداند کارگاه یا کلاس شما چطور مشکلش را حل می‌کند

و برای اینکه کلاس درس شما چنین حسی در مخاطب ایجاد کند باید قبل از هر چیز روی فهم عمیق او و خواسته‌هایش وقت بگذارید.

با این دید احتمالا این پرسش برایتان به وجود آمده که:

چطور می‌توانم مخاطبم و مشکلش را بشناسم و نیاز به دوره یا برنامه سواد اطلاعاتی‌ام را در او  ایجاد کنم طوری که مشتاق شود در کارگاه یا دوره آموزشی‌ام شرکت کند؟

برای اینکار از شما دعوت می‌کنم موقع طراحی دوره یا برنامه سواد اطلاعاتی‌تان به این مثلث توجه کنید:

ضلع اول: مخاطب

اینکه شما مخاطبی دارید که چالش و آرزویی دارد؛ در یک موقعیت مشخص مشغول به کار است و برای انجام عالی آن کار یکسری چالش‌ها و پرسش‌ها دارد دوست دارد یاد بگیرد چطور بر آن چالش‌ها غلبه کند تا بتواند به هدف مدنظرش برسد و در آن کار یا موقعیت بدرخشد و عالی عمل کند.

ضلع دوم: راه‌حل

از طرفی شما به عنوان مدرس سواد اطلاعاتی راه‌حلی دارید که نامش سواد اطلاعاتی است یا دوره و برنامه‌ آموزشی است که هدفش راه‌بلد کردن و یاد دادن ماهیگیری به مخاطب است طوری که بتواند بعد از گذراندن دوره یا برنامه شما مهارت‌های موردنیاز برای غلبه پیدا کردن پاسخ به پرسش‌هایش را کسب کند.

ضلع سوم: هدف یا خروجی

شما این مهارت‌ها را از طریق آموزش سواد اطلاعاتی در او ایجاد می‌کنید و هدف شما از آموزش سواد اطلاعاتی این است که در درجه اول حس نیاز به یادگیری وحس نیاز به اطلاعات را در مخاطبتان ایجاد کنید چون اگر این کار را انجام ندهید عملا مخاطب شما به سواد اطلاعاتی یا اینکه چطور می توانم از منابع اطلاعات استفاده کنم علاقه‌مند نمی‌شود.

تا زمانی که فرد احساس نکند به اطلاعات نیاز دارد خیلی هم برایش قابل درک نیست که چرا به سواد اطلاعاتی نیاز دارد!

پس بنابراین در آموزش‌های سواد اطلاعاتی اولین کاری که باید برای جذب مخاطب انجام دهید این است که

  1. در او حس نیاز به اطلاعات و حس نیاز به یادگیری را ایجاد ‌کنید
  2. و بعد از آن به او یاد دهید چطور نیاز دانشی و مهارتی‌اش را شناسایی کند و این نیازها را با بهترین منابع تامین نماید.

برای اینکه این اتفاق بیفتد باید در درجه اول مخاطبتان و دغدغه‌هایش را بشناسید تا دریابید:

  • کجاست؟ (نقطه الف)
  • و بعد از آن ببینید می‌خواهد کجا باشد؟ (نقطه ب) وضع ایده‌آلی که مدنظرش هست چیست؟

برای این کار باید کار مخاطبتان، روش درست انجام آن کار و ملزوماتِ انجام درست آن کار را بشناسید

تا بتوانید نقطه ب یا نقطه ایده‌آل را معلوم کنید و به مخاطبتان نشان دهید:

  • می‌دانم کجا هستی.
  • می‌دانم می‌خواهی کجا باشی.
  • و اینکه دوره یا برنامه من چطور تو را از نقطه الف به نقطه ب می‌رساند.

این اولین گام کلیدی در طراحی برنامه‌های جذاب سواد اطلاعاتی است

چرا کلیدی؟

چون در مخاطب اعتماد ایجاد می‌کند.

همین که متوجه شود شما او را عمیق فهمیده‌اید یعنی تا بالای ۶۰ درصد راه را رفته‌اید و او مشتاق است بیشتر درباره دوره و برنامه شما بداند.

پس پرسش کلیدی در اینجا این است:

چطور مخاطبم را بشناسم؟


برای شناخت عمیق مخاطبتان

  1. باید مشخص کنید مخاطبتان کیست و برای درخشیدن در چه کاری می‌خواهید به او سواد اطلاعاتی آموزش دهید.
  2. باید کار مخاطبتان و ملزوماتِ انجامِ درستِ کارش را عمیق بشناسید.
  3. باید ببینید برای انجام کار مدنظرش با چه پرسش ها وچالش‌هایی مواجه است.

چگونه مخاطبتان را انتخاب کنید و او را بشناسید؟

با توجه به اینکه مخاطب‌شناسی کار زمان‌بری است  بهتر است مخاطبی را انتخاب کنید که به نوعی با کارش و دغدغه‌هایش آشنایی دارید.

اینطور فرض کنید اگر قرار است مدرس سواد اطلاعاتی شوید برای یک مخاطب خاص.

درست است که نمی‌خواهید و انتظار هم نمی‌رود که تخصص فرد را به او آموزش دهید اما باید در تخصص وکار او تا حد زیادی سررشته داشته باشید

تا بتوانید به او کمک کنید در آن کار عالی‌(تر) عمل کند.

بنابراین بسیار مهم است مخاطبی را انتخاب کنید که کمابیش با کارش، نوع فعالیت‌هایش و انجام درست آن کار آشنایی دارید.

با این اوصاف این گزینه‌ها را برای انتخاب هوشمندانه و دوراندیشانه مخاطب به شما پیشنهاد می‌کنم:

گزینه اول:

مخاطبی را انتخاب کنید که در حال حاضر تجربه کار با او را دارید. این مخاطب می‌تواند دانشجوی فعلی شما باشد، کارمند شما باشد‌، کاربر شما باشد، مشتری شما باشد.

گزینه دوم:

به مخاطبی فکر کنید که در رشته و شغلی کار می‌کند که شما دوست داشتید در آن رشته یا شغل مشغول به کار یا تحصیل می‌شدید.

گزینه سوم:

مخاطبی را انتخاب کنید که در زمینه کار او تجربه دارید و به واسطه این تجربه، با کارِ مخاطبتان آشنایی دارید.

و بالاخره آخرین گزینه برای انتخاب مخاطب:

بروید سراغ مخاطبی که ناآشناست اما شما خیلی مشتاق و علاقه‌مند هستید به آن مخاطب آموزش دهید

به علاوه حاضرید مشتاقانه و ارادتمندانه برای یادگیری درباره کار او و دغدغه‌هایش حسابی وقت بگذارید، و مطالعه و پژوهش کنید.

به عنوان مثال ممکن است شما به آموزش و ترویج کتابخوانی برای گروه خاصی خیلی علاقه‌مند باشید

و دوست داشته باشید که به آنها یاد بدهید که چطور یاد بگیرند مهارت‌های کتابخوانی‌شان را افزایش دهند اما خودتان در این زمینه دانش کافی نداشته باشید.

اگر و تنها اگر آمادگی این را دارید در زمینه کتابخوانی، ملزومات کتابخوانی، مدل‌ها و الکوهای موفق ترویج کتابخوانی مطالعه کنید

و در این زمینه اوقاتی را صرف پژوهش و یادگیری کنید، می‌توانید برنامه‌های جذاب آموزشی برای مخاطبتان طراحی کنید.

بنابراین نکته‌ای که در مرحله انتخاب مخاطب باید مدنظر قرار دهید این است که شما هر قدر مخاطبی را که انتخاب می‌کنید را بیشتر و عمیق‌تر بشناسید،

تجربه کار با او داشته باشید،

کارش را بلد باشید شانس اینکه بتوانید برنامه‌های جذاب و موفق سواد اطلاعاتی طراحی کنید بسیار بیشتر است.

براساس پارامترهایی که اینجا اشاره کردیم شما به این دو پرسش پاسخ دهید:

  • مخاطبتان کیست؟ و کارش چیست؟
  • شما می خواهید در چه موقعیتی، برای انجام چه کاری یا برای رسیدن به چه هدفی به او کمک کنید تا به نقطه ایده‌آلش برسد؟

مخاطب برنامه سواد اطلاعاتی شما می‌تواند فردی باشد که:

می‌خواهد پایان‌نامه‌اش را بنویسد

می‌خواهد پروژه کلاسی‌اش را انجام دهد

می‌خواهد مهارت‌های فردی‌اش را توسعه دهد

می‌خواهد مهارت‌های حرفه‌ای‌اش را بهبود بخشد

می‌خواهد یک سخنرانی تاثیرگذار ارائه دهد

می‌خواهد خدمات سازمانش را بهبود دهد

مخاطب شما می‌تواند فردی باشد که:

می‌خواهد یک خدمت خاصی را در کتابخانه‌اش ارتقا دهد

یا می‌خواهد مهارت خواندنش را افزایش دهد

بنابراین مخاطب شما می‌تواند فردی باشد در یک نقش و در یک موقعیت مشخص

و بسیار مهم است که شما دقیقا مشخص کنید می‌خواهید مخاطب هدف‌تان را در چه نقش و در چه موقعیتی کمک کنید که موفق و ورزیده شود.

به خاطر اینکه یک فرد ممکن است به صورت هم‌زمان در نقش‌های گوناگونی مشغول باشد

و در آن نقش فعالیت‌های مختلفی انجام دهد. به همین دلیل مهم است که شما دقیقا مشخص کنید

مخاطبتان چه کسی است و در چه نقش و موقعیتی می‌خواهید به او کمک کنید موفق و ورزیده بشود.

چرا؟

به دلیل اینکه تعیین درست و دقیق مخاطب مسیر مطالعاتی شما را مشخص  و مرز بندی می‌کند.

گفتیم بعد از انتخاب مخاطب، باید عمیق کارش را بشناسید و بتوانید به پرسش‌ها و چالش‌هایش پاسخ دهید

و به عنوان مدرس سواد اطلاعاتی باید او نشان دهید با چه منابعی می‌تواند به این پرسش‌ها پاسخ دهد،

چطور این منابع را بیاید و چطور از بین آنها بهترین‌ها را گلچین و استفاده کند.

بنابراین بسیار مهم است که مخاطب و نقشش را دقیق مشخص کنید تا هم مسیر مطالعاتی‌تان مشخص شود

و هم بتوانید برنامه‌های مخاطب‌پسندی طراحی کنید که مخاطب خیلی سریع با آن ارتباط می‌گیرد.

یعنی محتوای آموزشی‌تان را طوری بچینید و طوری ارائه کنید که شخصیت و صدای متمایزی داشته باشد؛

به زبان و ادبیاتی باشد که برای مخاطبتان گیرایی دارد.

به واسطه انجام درست این کارهاست که می‌توانید با طراحی برنامه‌های سواد اطلاعاتی شخصیت‌دار، برند خودتان را در حوزه‌ای مشخص بسازید

و به عنوان  مدرس سواد اطلاعاتیِ مخاطب مشخصی شناخته شوید.


مخاطب‌شناسی جزو بنیادی‌ترین مراحل طراحی یک برنامه جذاب و شخصیت‌دار سواد اطلاعاتی است.

در بسته جامع طراحی آموزش‌های شخصیت‌دار سواد اطلاعاتی قدم به قدم مخاطب‌شناسی و ملاحظات ویژه‌ای که در هر مرحله باید مدنظر قرار دهید تا برنامه شما سریع دیده و خریده شود به صورت نکته به نکته ارائه شده است و برای اینکه بتوانید تمام آموزه‌ها را به صورت عملی پیاده‌سازی و برنامه تخصصی سواد اطلاعاتی خود را طراحی کنید کاربرگه‌های فکر شده‌ای در این بسته آموزشی درج شده است که شما را قدم به قدم در مسیر طراحی دوره‌ مدنظرتان همراهی می‌کنند.

 

 

دیدگاهی بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.