اگر شما هم چنین تجربهای را داشتهاید دلیلش این است که بدون مطالعه رفتهاید سراغ سرچ پیشینه و مرور عناوین پایاننامههای دفاع شده.
در این صورت بله، روی هر موضوعی دست بگذارید به نظر شما (و اساتید راهنما) تکراری است.
چرا؟
چون بدون عینک دانش موضوعی سراغ گنج ایرانداک میروید و بدون این عینک همه پژوهشها را یک شکل یا در یک گروه طبقهبندی میکنید و آن طبقه میشود طبقه موضوعهای کار شده.
دوستان روال درست اینطور نیست!
چون با این رویه در نهایت ناگزیر یا میروید سراغ چیزی که هیچکس کار نکرده (که به احتمال زیاد موضوعیت ندارد و کلا اشتباه است و خب که چی معناداری ندارد) یا شروع میکنید به شاخ و برگ دادن به عناوین موجود و به قولی لوکس کردن آنها (مثلا افزودن واژههایی مانند مدل مطلوب، الگوی بهینه، چارچوب ملی و … یا تغییر بافت آنها).
و خبر خوب اینکه ما موضوع تکراری نداریم! آنچه در پژوهش تکراری است یکی از این سه چیز است: پرسش، روش پرسیدن پرسش، منبع داده. و اثبات نوآوری پژوهش قبل از هر چیز، مدیون مطالعه عمیق موضوع مدنظرتان است.
و چون موضوع تکراری نداریم پیشنهاد میکنم به جای فدا کردن علاقهتان بروید سراغ موضوعی که دوستش دارید اما برای فهم آن خوب وقت بگذارید.
اگر میخواهید پژوهشتان آیندهدار شود، مشکلی را حل کند و سریع از نشریات پذیرش بگیرد باید از همان ابتدا روی طراحی آن وقت بگذارید و اولین کار این است که:
– بدون مطالعه درباره موضوع موردعلاقهتان
– و کشف ابعاد و مولفههای آن
– و پرسشهایی که میتوان درباره موضوع پرسید
سراغ مرور پیشینه نروید.
تنها و تنها در این صورت است که میتوانید در هر موضوعی (بله هر موضوعی) پژوهشی نوآورانه تعریف کنید، خیلی قوی از آن دفاع کنید و از نشریات معتبر پذیرش بگیرید.
برای اینکار لازم است هم در موضوع موردعلاقهتان دانش عمیقی کسب کنید (که خیلی فراتر از چهارتا تعریف و پیدا کردن چند نظریه است).
در بسته جامع سرچ گام به گام دستیابی به چنین دانشی را دریافت میکنید.
و چون دانش موضوعی چیزی است که در سرتاسر پروسه پژوهش بکارتان میآید میتوانید کل پاپاننامه یا رساله را درست پیش ببرید و در هر مرحله – از چارچوببندی مسئله، تا ساخت مدل مفهومی و پروتکل پژوهش و تحلیل یافتهها – خیلی دقیق و مستند عمل نمایید.