از تجربه سالها کار مشاوره و کوچینگ پژوهش در دانشگاه و صنعت
متوجه شدهام که تقریبا تمام دانشجویان و پژوهشگران
موقع اپلای برای جذب فاند، بورسیه و فرصت مطالعاتی یک اشتباه مشابه مرتکب میشوند
و همین یک اشتباه آنها را از فاند و فرصتهای عالی نشر و دیده شدن محروم میکند
یا خیلی کمتر از چیزی که پژوهششان پتانسیل و شایستگی دارد فاند جذب میکنند
آن هم خیلی پردردِ سر و با رفت و برگشتهای زیاد!
و آن اشتباه این است که این دوستان
پروپوزالی که به دانشگاه یا موسسهشان سابمیت کردهاند را عینا برای اسپانسر ارسال میکنند
یا پروپوزالی با همان سبک سیاق مینویسند!
و پروپوزالشان هم معمولا با معرفی موضوع و برجستهسازی اهمیت و نو بودن موضوع شروع میشود
و با ارائه پیشینه و مبانی و روش کار خاتمه پیدا میکند.
حالا برای اینکه اسپانسر را تحت تاثیر قرار دهند
تا میتوانند نوآوری و نو بودن پژوهششان را برجسته میکنند!
در یک کلام پیام این پروپوزالها این است
موضوعم خیلی خاصه، من خیلی خوبم، بیا منو بگیر!
دوست عزیز، این کار اشتباه است.
کسی که میخواهد به شما فاند بدهد اصلا برایش مهم نیست
- موضوع شما چقدر نو و لوکس است
- یا اینکه پژوهشتان نوآوری چند بعدی دارد
- یا چقدر خوب و نازنین هستید
آنچه برای یک اسپانسر مهم است این است که پژوهش شما چطور به او کمک میکند
- مسئلهای مشخص در سازمانش را حل کند
- به اهدافش برسد
- و اوضاعش را از بد به خوب یا از خوب به عالی برساند.
موقعی که دارد به ارائه شما گوش میدهد یا پروپوزال شما را میخواند این سوالات در ذهنش تکرار میشوند:
- اگر برای این پژوهش هزینه کنم چه چیزی گیرِ سازمان/ دانشگاهم میآید؟
- کدام برنامه یا اولویتم محقق میشود؟
- آیا رتبه سازمان/ دانشکده/دانشگاهم ارتقا پیدا میکند؟
- آیا این پژوهش آنقدر آورده برایم دارد که بتوانم با ارائه آن به سازمان مادر یا وزارتخانه متبوع بودجه بیشتری بگیرم؟
و اگر اسپانسر شما یک شرکت است، موقع مطالعه پروپوزال شما به این فکر میکند که اگر اسپانسر این پروژه شوم:
- سود شرکتم بیشتر میشود؟
- فروشم بیشتر میشود؟
- تعداد مشتریان من بیشتر میشوند؟
- سیستم الف یا ب من سریعتر و روانتر کار میکند؟
- مزیت رقابتی من بیشتر میشود؟
- و …
در یک کلام:
برای اسپانسر خودش مهم است و اینکه شما چطور میتوانید او را به اهداف و اولویتهایش برسانید.
به همین دلیل برای جذب فاند، بورسیه، و هرگونه حمایت و درخواستی،
نباید پروپوزالتان را با معرفی موضوع و اینکه چقدر پژوهشم لوکس و نوآورانه است شروع کنید
باید پروپوزال یا پیشنهادیه خود را:
- با دغدغهها و اولویتهای اسپانسر آغاز نمایید
- با راههایی که برای حل دغدغهاش رفته ادامه دهید
- دلیل ناکافی بودن راههای رفته او و دیگر پژوهشگران را از لنز موضوع مدنظرتان تشریح نمایید
- بعد بروید سراغ معرفی موضوع و اینکه چطور پژوهیدن این موضوع میتواند به حل مسئله مدنظر کمک کند
- و در نهایت هم توضیح دهید با چه روشی میخواهید موضوع مدنظر را بپژوهید
- و این روش چطور دانش نو و کاربردی برای فهم یا حل مسئله مدنظر تولید میکند.
به عبارتی زمانی پروپوزال شما فاند جذب میکند که بتوانید
موضوع پژوهشتان را به عنوان راهحلی برای مسئله مدنظر اسپانسر معرفی کنید
براین اساس، باید پژوهشتان را طوری معرفی کنید که اسپانسر در درجه اول حس کند
- پژوهش شما درباره او و چالشها و آرزوهایش حرف میزند
- و در درجه بعد میتواند برای حل مسئله او راهحلی کاربردی و شدنی ارائه کند
- یعنی باید طوری روش کار و جزئیات موردنیاز را پرزنت کنید که به توانایی شما در انجام یک پژوهش مولد ایمان بیاورد
این مهارت همان مهارت فروش است
که اگر در دنیای آکادمیا از آن برخوردار نباشید کلی فرصتهای بینظیر را از دست میدهید!
مهارت فروش میگوید:
زمانی پژوهش و دانش شما دیده و خریده میشود که برای خریدار، ارزش آن اثبات شود
و ارزش آن، در دل چیزی که او نیاز دارد باید اثبات شود
نه در خلاء یا در دل چیزی که برای شما مهم است.
و این مهارتی است که نه در دانشگاه نه مدرسه و نه هیچ جای دیگری به جامعه دانشگاهی و پژوهشگران آموزش داده نمیشود
و دقیقا حلقه مفقوده موفقیت در دنیای آکادمیاست
یعنی مهم نیست چقدر پژوهش شما نوآوری و ارزش دارد
اگر نتوانید آنها را درست با خریدار مراوده کنید عملا فرصتهای بسیار ارزشمندی را از دست میدهید!
اجازه دهید این مفهوم را بیشتر باز کنم
تا مفهوم خریدار و فروشنده و مفهوم فروش در بافت فعالیتهای دانشگاهی را با مثال و مصداق عمیقتر درک کنید.
فروش در دنیای آکادمیا یعنی چه؟
فروش یعنی اینکه کاری کنید که:
- اسپانسر یا مخاطب مدنظر به حرف شما گوش دهد
- داور یک نشریه، مقاله شما را برای داوری قبول کند
- داور به مقاله شما اکسپت بدهد
- کنفرانسی حاضر شود تمام هزینههای سفر، اقامت و خورد و خوراک شما را تقبل کند تا درباره موضوعتان سخنرانی کنید
- خواننده حاضر شود برای خواندن مقاله یا کتاب شما وقت بگذارد
- تا اسپانسری که حاضر میشود پژوهش شما را از نظر مادی (ابزار و تجهیزات)، مالی (کمک هزینه، دستمزد و …) تا معنوی (مشارکت در پژوهشتان) حمایت کند
همگی مصادیق فروش در دنیای آکادمیا هستند.
چطور پروپوزال خود را ارائه دهید که فاند جذب کند و “بله” بگیرد؟
فروش در دنیای آکادمیا چطور اتفاق میافتد و شرط موفقیت در این کار چیست؟
فروش در دنیای آکادمیا دو جزء اصلی دارد:
نیاز یا چیزی که خریدار میخواهد. که در دنیای آکادمیا شامل چیزهایی است که:
- نشریات
- کنفرانسها
- شرکتها
- موسسهها
- بنیادهای ارائه دهنده جوایز
- ناشران
- موسسهها، دانشگاهها و شرکتها به عنوان پستهای جدید سازمانی و مشاغل
- یا مشتری خصوصی شما
میخواهند و یا فراخوان میدهند.
و داشته چیزی است که یک پژوهشگر برای عرضه دارد مانند:
- پایاننامه و رساله دکتری
- مقاله
- سخنرانی
- طرح پژوهشی
- آثار علمی
- کتاب
- تخصص (دانش موضوعی، روشی و بافتی در زمینهای مشخص)
- خدمات (آموزشی، مشاورهای، نرمافزاری و …)
- محصولات (آموزشی، نرمافزاری، کالا، تجهیزات و …)
زمانی فروش با موفقیت اتفاق میافتد که بتوانید داشته خود را به نیاز مخاطب/مشتری وصل کنید
طوری که او بتواند این ربط را عمیقا درک کند.
برای اینکار در درجه اول، شما باید یک داشته ارزشمند داشته باشد
بعد از آن باید خیلی عمیق اسپانسر یا خریدار پژوهشتان و نیازها، اولویتها و دغدغههایش را بشناسید تا بتوانید درباره نیازش بنویسید و حرف بزنید.
که این دو از طریق انجام یک پژوهش مولد دست یافتنی هستند.
چرا؟
چون همانطور که در ادامه آمده، موقع انجام پژوهش مولد طوری دانش موضوعی، روشی و بافتی کسب میکنید
که میتوانید به کمک این سه دانش درباره:
- مسئله و صاحب مسئله
- چرایی به وجود آمدن مسئله از لنز موضوع
- و ارائه نقشه راه برای حل مسئله از لنز موضوع مدنظرتان خیلی حرفهای بنویسید
- و در نهایت هم از ابزارها و روشهای مناسب برای تولید دانش نو و کاربردی استفاده کنید
- دانشی که برای فهم و یا حل مسئله مدنظر توسط ذی نفعان پژوهش قابل استفاده است.
در واقع با برخورداری از مهارت پژوهش مولد میتوانید در کمترین زمان در زمینه مدنظرتان متخصص شوید
و مثل یک متخصص موضوع یا ایده مدنظرتان را پرزنت و با مخاطب مدنظر مراوده کنید
- یعنی با عینک موضوع مدنظرتان مسائل و موقعیتهای گوناگون را تحلیل و چرایی وضعیت نامطلوب را علتیابی کنید
- خیلی حرفهای از ابزارهای و روشهای مناسب برای تولید دانش نو و کاربردی که برای فهم یا حل مسئله مدنظر است استفاده نمایید
- و طوری این دانش را پرزنت کنید که مخاطب نوآوری و کاربرد آن را لمس کند.
حالا پژوهش یا پروپوزال شما چطور دیده و خریده میشود؟
برای اینکه پژوهش شما دیده و خریده شود باید دو کار کلیدی انجام دهید:
یک – اعتمادسازی
که از طریق نشان دادن مسئله و نمایش اینکه من میدانم مسئله، چالش، دغدغه، اولویت و رویای شما چیست؟ در اسپانسر پژوهش شما ایجاد میشود.
دو- اعتبارسازی
که از طریق تحلیل و علتیابی مسئله مدنظر از لنز موضوع مدنظرتان و نشان دادن اینکه
چطور با پژوهیدن این موضوع میتوانم دانش موردنیاز برای فهم یا حل مسئله مدنظر را ارائه کنم ایجاد میشود
و در اسپانسر این حس را به وجود میآورد که این فرد دقیقا همان کسی است که میتواند بهتر از بقیه به من در رسیدن به اهدافم کمک کند.
زمانی پژوهشگر میتواند دو کار اعتمادسازی و اعتبارسازی را حرفهای انجام دهد که به سه دانش
- موضوعی
- روشی
- و بافتی
در زمینه مطالعاتیاش مجهز باشد
و بلد باشد از این سه دانش برای هدایت فعالیتهای مختلف پژوهش در سه مرحله
- طراحی
- اجرا
- و ارائه پژوهش
به صورت حرفهای استفاده کند.
در واقع با انجامِ درست یک پژوهش مولد است که میتوانید در زمینههای مختلف مانند
- جذب فاند و بودجه پژوهشی
- گرفتن اکسپت از نشریات معتبر داخلی و بینالمللی
- جذب اسپانسرشیپ از کنفرانسهای داخلی و بینالمللی
- گرفتن بورسیه از دانشگاههای بینالمللی
- و حتی تغییر مسیر شغلی و رسیدن به آزادی شغلی
موفق عمل کنید!
مصادیق فروش در دنیای آکادمیا
همانطور که پیشتر اشاره شد، فروش در دنیای آکادمیا مصادیق مختلفی دارد
و پژوهشگر برخوردار از مهارت فروش میتواند دو کار اعتبارسازی و اعتمادسازی را
برای هدفهای گوناگون از اکسپت از نشریات و کنفرانسها، تا جذب فاند و … انجام دهد و دستاوردهای قیمتی به دست آورد
و از پژوهش خود به شکلهای مختلف درآمدزایی کند (و منظور نوشتن مقاله و پایان نامه برای دیگران نیست که این سخیفترین کار در دنیای آکادمیاست (و خیانت بزرگ به جامعه و جهان) برای کسی که میخواهد سلبریتی و مرجع شود!)
در دوره اختصاصی سلبریتی شدن در دنیای آکادمیا چندوچون فروش و دریافت انواع حمایتهای مادی، مالی و معنوی
بعلاوه روشهای باپرستیژ درآمدزایی از پژوهش و پایاننامه را فرامیگیرید
و روش رزومهسازی حرفهای و هدفگیرانه برای آنچه مدنظرتان است.
و در دوره جامع کیمیاگران پژوهش، یاد میگیرید چطور پژوهش خود را طوری طراحی و اجرا میکنید که مسئلهمدار و مولد شود
این نوع پژوهش، تمام داشتههای ارزشمندی که بازار کار، اسپانسر، نشریات، کنفرانسها و مخاطب یا مشتری ایدهآل شما به دنبالش هستند (و در بالا به آنها پرداخته شد) را خلق میکنید
و یاد میگیرید آن را به گونهای راحت فهم و جذاب ارائه کنید که برای مخاطب پژوهش شما قابل بهرهبرداری باشد به همین دلیل سریع دیده و خریده میشود.
پیشنهاد میکنم قبل از هر اقدامی در مسیر درس و دانشگاه و پایاننامه حتما آموزشهای این دوره را به دقت و تامل دنبال بفرمایید
تا با ذهنیت و نقشه راه موردنیاز بتوانید تک تک فعالیتهای درسی-دانشگاهی خود را (که باارزش ترین سرمایههای شما هستند) را به فرصتهای ثروتآفرین تبدیل کنید!
مطالب این دوره در دوره کیمیاگران پژوهش ارائه نشدهاند.
با تشکر از شما
سپاس از حسن توجه شما
خیلی ممنون از این مطالب عالی
سپاس از حسن توجه شما
سپاس بابت وقتی که گذاشتید. امکانش هست در مطلبی، مقایسه ای کنید بین شانس فاند گرفتن برای رشته علم اطلاعات با بقیه ی رشته ها ؟؟ سپاسگزارم🌹🌹
سلام و سپاس
شانس و فرصت را فرد و رزومه اش میسازد + حرکتهای هوشمندانه مثلا پیدا کردن دانشگاهها و کشورهایی که در رشته مدنظر فاند و بورسیه میدهند.
پیشنهاد میکنم مطالب این بخش را مطاللعه بفرمایید و موقع تحصیل این مدلی خودتان را برای هدف مدنظر آماده کنید.
سلام و ارادت بسیار خدمت استاد عزیز و بزرگوارم خانم دکتر نظری نازنین بسیار عالی پر محتوا و ارزشمند بود و فکر میکنم این مطالب دغدغه های ذهنی خیلی ها باشد و مطلب شما مسیر راه را هموارتر و افق دیدمان را وسیع تر نمود.
آل طه
سلام و سپاس از بازخورد انرژی بحش شما : )
ممنونم خانم دکتر خیلی استفاده کردم.
سپاس از جسن توجه شما : )
سلام ممنون از انتشار مطالب مفید. من وقتی وارد سایت شدم دچار سردرگمی شدم. ویدیوها پیوسته هستند اما عنوانی که باید را پیدا نکردم. من کارشناسی دارم و میخواهم برای مقطع ارشد اپلای کنم اما با هدف تحصیل رایگان. بجز cv و sop بایستی پورتفولیو ارائه بدیم. ممنون میشم راهنمایی کنید که کدام ویدیو به من کمک میکند.
سلام وقت بخیر
برای داشتن پورتفولیو قوی باید کارهای موردنیاز و درخواستی دانشگاه مدنظر را انجام دهید مثلا مقاله در ژورنالهای معتبر منتشر کنید، آثار موردنیاز را به شکلی که میخواهند (مثلا اگر رشته تان هنر است آثار هنری، عکس، فیلم و …) را تهیه و در پورتفولیو قرار دهید. اما برای رسیدن یه این موارد باید دو مهارت داشته باشید یک مهارت پژوهش؛ دو مهارت ارائه طوری که پورتفولیو شما خریده شود (مهارت فروش). در این پست مهارت فروش را یادمیگیرید. برای یادگیری پژوهش مولد که بتواند آثار جذاب و ردنشدنی خلق کند این پست و این پست را مشاهده بفرمایید و در صورت تمایل در این دوره شرکت کنید.
سلام
منظورتون از منابع هسته ای در رفرنس پژوهش چیست ؟
ممنونم از شما
سلام
منظورتون از منابع هسته ای در رفرنس پژوهش چیست ؟
ممنونم از شما
واینکه چطور از مطمئن بشیم که موضوع تز رو داریم به چند بخش تقسیم میکنیم تا تعداد بیشتری مقاله استخراج بشن؟
سلام
منابع هسته، اصلی ترین منابعی هستند که با پژوهش شما هم مسئله هستند و در معتبرین نشریات منتشر شده اند.
موضوع تز به چند بخش تقسیم نمیشود. روش تعیین تعداد مقاله در این پست تشریح شده است
همچنین پیشنهاد میکنم این مگاپست را مطالعه بفرمایید
سلام این نکات اصولا برای سازمان ها و در واقع کشورهایی تحقق پیدا می کند و جواب میدهد که اساسا احساس نیاز به راه حل و نوآوری و حل مسئله و پژوهش داشته باشند و بودجه کافی برای آن مصوب کرده باشند و نه کشوری که این چیزها در استراتژی واقعی آنها جایی ندارد و پژوهشگران متخصص و حرفه ای و دانشگاهی هم یا کم کار یا بیکار هستند و فقط ناگزیر می شوند تدریس کنند .
سلام
دقیقا برعکس. این موارد برای جاههایی کار می کند که نه می دانند و نه می توانند کاری که باید انجام دهند را اتجام دهند. این را براساس تجربه کار با همین سازمانها در ایران میگویم در یکی از ویدئوها به این مورد اشاره کرده ام