یکی از ویژگیهای پژوهشهای مولد این است که مسئلهیابی را تسهیل میکنند. یعنی لیستی از مسائل واقعی و با ارزش را در اختیار پژوهشگران آینده قرار میدهند. در صورتی که یک پژوهش موضوع-مبنا درست طراحی و اجرا شود میتواند چنین خروجی با ارزشی عرضه کند.
این نوشته به طرح پرسشی در این زمینه میپردازد که گمان میکنم پرسش اغلب ماست و چندی پیش توسط یکی از بازدیدکنندگان فعال سایت در بخش بازخوردهای این نوشته مطرح شد. اینکه:
چگونه میشود که بعضی پژوهشهای موضوع-مبنا طرح مسئله میکنند؟
این پرسش و پاسخ – با اضافاتی – در ادامه آمدهاند.
پرسش:
يك نكته را درخواست توضيح دارم و آن اينكه فرموده ايد پژوهش فقط راجع به مسئله است نه موضوع ما ميبينيم كه در بسياري از موارد بررسي و تحقيقات در خصوص يك موضوع باعث ايجاد سوالات و مسائل بعدي و نهايتا اكتشافاتي ميشوند كه در دستور كار ما نبوده و به نظر ميرسد كه شرط لازم براي پژوهش مسئله است، ولي شرط كافي نباشه.
پاسخ:
دقیقا همینطور است و این موضوع به ویژه در پژوهشهای بنیادی مصداق دارد. در پژوهشهای بنیادی – مولد نه رفعتکلیفی – رسالت اصلی پژوهش ایجاد آگاهی – یا آهان – درباره قابلیتها و کارکردهای یک موضوع و پاسخ به این پرسش بنیادی است:
موضوع پژوهشم قابلیت طرح و حل چه مسئله (مسائلی) را دارد؟
مثاسفانه از این دست پژوهشها نداریم یا اگر داریم بسیار بسیار اندک و نادرند. در حال حاضر اعلب پژوهشها موضوع-محورند و با استفاده از رویکردهای کمی سعی میکنند تا به آزمون – و اغلب تایید – فرضیههای غیربومی در بافت بومی بپردازند؛ تا معرفی قابلیتهای موضوع در بافت بومی. به همین دلیل اغلب این پژوهشها به جای دانش، توهم تولید میکنند.
برای پاسخ به پرسش بالا پژوهشگر باید دانش موضوعی عمیق و جامعی درباره چیستی، چرایی و چگونگی موضوع موردنظرش داشته باشد. در غیراینصورت او نمیتواند درباره قابلیتها و کارکردهای یک موضوع سخن بگوید و از این قابلیتها برای فهم و حل مسائل پیرامون خود استفاده کند.
همانگونه که اشاره شد پژوهش مولد از طریق ایجاد آگاهی، دانایی و توانایی به جامعه هدف کمک میکند تا جلوی ضرری را بگیرند یا از منفعتی محروم نمانند. پژوهشهای بنیادی هم از طریق معرفی قابلیتها و کارکردهای موضوعها در بافت بومی تولید آگاهی میکنند و از این طریق کمک میکنند تا جامعه هدف جلوی زیانی را بگیرند یا از منفعتی محروم نمانند. به شرط طراحی درست پژوهش، اصولا موضوعها، امکان فهم و طرح مسائل واقعی و باارزش را فراهم میکنند. چون اساسا فلسفه تولد دانش و فناوری جدید – که خود حاصل پژوهش و خوراک پژوهشهای بعدی است – طرح و حل مسائل واقعی و ارتقای کیفیت زندگی (توسعه) است.
تهدید دیدن پدیدههایی مانند شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و … و نگرانی از فراگیر شدن استفاده از موبایل و فناوریهای نوظهور ارتباطات میان اقشار مختلف جامعه – به ویژه کودکان و نوجوانان – حاصل انجام سطحی پژوهشهایی است که در حوزههای مربوطه مثلا فضای مجازی و رسانههای دیجیتال انجام میشوند. این پژوهشها در صورتی میتوانند مولد شوند که به فهم قابلیتهای فضای مجازی و فناوریهای مربوطه در محیطهای مختلف – مثلا در محیط آموزش و مدرسه، در محیط دانشگاه، کسب و کار، بانکداری و … – کمک کنند و با ایجاد آگاهی در ذینفعان، دانش موردنیاز برای تصمیمگیری درست در بافت ایرانی – اسلامی را در اختیار آنها بگذارند. و طراحی چنین پژوهشهایی محقق نمیشود مگر با طراحی مدلهای مفهومی قوی پژوهش که خود حاصل مطالعه عمیق و تحلیلی مبانی نظری و پیشینه پژوهش است.
بنابراین در صورتی پژوهشی موضوع-مدار میتواند طرح مسئله کند و مولد شود که بتواند به این پرسشها پاسخ دهد:
- موضوع مدنظر پژوهش من قابلیت طرح و حل چه مسائلی را دارد؟
- میخواهم از قابلیتهای موضوع برای طرح و یا حل چه مسئلهای استفاده کنم؟
- چگونه میخواهم از این قابلیتها برای فهم و یا حل مسئله موردنظر استفاده کنم؟
به این ترتیب در پژوهشهایی که پژوهش با موضوع – یا باموضوعی به اصطلاح نو – شروع میشوند، به شرط پاسخ به پرسشهای بالا میتوانیم شاهد تولد پژوهشهای مولد و ماندگار باشیم.
استناد
نظری، مریم. ۱۳۹۴ (۱۱ دی). چگونه پژوهشهای موضوع-محور میتوانند طرح مسئله کنند و مولد شوند؟ بازیابی شده از سایت maryamnazari.com
سلام خانم دكتر
پاسخ كاملي بود!
ممنونيم