چرا سواد اطلاعاتی جادو نمی‌کند؟ – از جعبه ابزار سواد اطلاعاتی تا کارناوالهای سواد اطلاعاتی

www.developermemes.comیکی از آفتهای بهره‌گیری سطحی از مفاهیم و پدیده‌های وارداتی، ایجاد توقع نامعقول در ماست. از سواد اطلاعاتی به عنوان جعبه ابزاری برای آموزش جستجو، ارزیابی و استناددهی و استفاده اخلاقی از اطلاعات استفاده می‌کنیم

اما پس از سالها آموزش درمی‌یابیم همچنان بی‌سوادی اطلاعاتی نه در بین جامعه که بین اساتید و قشر تحصیل‌کرده بیداد می‌کند.

کتابهای بیشتری ترجمه می‌کنیم، استانداردهای آموزش و ارزیابی سواد اطلاعاتی را ترجمه و بازتولید می‌کنیم، پژوهش می‌کنیم و یافته‌های پژوهشهایمان گزارش می‌دهند که سواد اطلاعاتی بیش از ۹۰ درصد افراد – اغلب دانشگاهیان و اقشار تحصیل‌کرده-  بالاست.

ولی در اخبار و اطراف خود درمی‌یابیم که تقلب و فساد علمی در کشور افسار گسیخته شده است! این‌ بار مایوس و مستاصل می‌شویم

که با وجود آمارهای نویدبخش پژوهشهای سواد اطلاعاتی، آموزشهای سواد اطلاعاتی و وجود ابزارهای قوی ارزیابی، چرا هر روز بر بی‌وجدانی‌های علمی و بی‌اخلاقی‌های پژوهشی اضافه می‌شود؟

چرا جعبه ابزار سواد اطلاعاتی جادو نمی‌کند؟

از جعبه ابزار سواد اطلاعاتی انتظار جادو داریم اما جادو نمی‌کند و جامعه ما را باسواد اطلاعاتی نمی‌کند. گمان می‌کنیم دلیل بی‌سواد ماندن جامعه به دلیل معرفی نشدن درخور سواد اطلاعاتی بوده؛ به همین دلیل برپایی کارناوالهای سواد اطلاعاتی را راه چاره معرفی می‌کنیم (*).

در عین اینکه هر اقدامی می‌تواند ماهیتا خوب باشد لیکن اگر مبتنی بر فهم درست مسئله انجام نشوند احتمالا نتیجه‌‌بخش نخواهد بود یا حداقل توقع ما را برآورده نخواهد کرد: کارناوالهای سواد اطلاعاتی منجر به باسواد اطلاعاتی شدن جامعه نمی‌شوند؛ اگر محتوای آنها همان محتوای جعبه ابزار باشد.

و اگر قرار باشد این کار بدون درنظرگرفتن نیاز جامعه انجام شود احتمالا در سطح ایجاد هیجان و به هرز رفتن عبارت و رسالت سواد اطلاعاتی باقی خواهند ماند؛ مانند بسیاری از عناوین جذاب پژوهشی که پیش از مصرف – به دلیل اشباع کاذب و سرزبان افتادنها – به کناری گذاشته می‌شوند و مخاطب ایمان خود را به آنها از دست می‌دهد.

کارناوالهای سواد اطلاعاتی: نمایش کدام سواد اطلاعاتی؟

K2carnavalبرپایی کارناوالهای سواد اطلاعاتی یعنی نمایش عمومی هر آنچه درباره سواد اطلاعاتی در چنته داریم؛ آن هم به زبان قابل فهم برای عموم. معرفی کردن سواد اطلاعاتی به عموم در عین اینکه می‌تواند فرصتی استثنایی برای دیده شدن حرفه‌مندان علم اطلاعات و دانش‌شناسی و قابلیتهای آنها در تغذیه جامعه اطلاعاتی به دست دهد،‌ عرضه خام آن می‌تواند نتیجه‌ عکس به بار آورد.

یعنی اگر مخاطب نتواند با محتوا و شیوه به نمایش گذاشتن آن درست ارتباط بگیرد، به جای استفاده از آن برای رشد و ارتقای کیفیت زندگی‌اش، از آن به عنوان ابزاری برای تغذیه عادت‌های غلطش استفاده می‌کند.

چهار نکته و شش گام برای برپایی کارناوالهای سواد اطلاعاتی

این نوشته ضمن اشاره به چند نکته کلیدی درباره چگونگی پژوهش و ترویج سواد اطلاعاتی، چند گام را برای برپایی سربلندانه کارناوالهای سواد اطلاعاتی پیشنهاد می‌دهد. امید که دوستداران سواد اطلاعاتی و دغدغه‌مندان علم اطلاعات و دانش‌شناسی در تکمیل آن یاریگر باشند.

نکته اول: جعبه ابزار سواد اطلاعاتی به تنهایی جادو نمی‌کند

از زمان ورود عبارت سواد اطلاعاتی در کشور تقریبا تمام علاقه‌مندان به این حوزه به بازگویی و دوباره‌گویی مدلها و استانداردهای سواد اطلاعاتی بسنده کرده‌اند.

این در حالی است که در دهه ۹۰ میلادی مطالعات پدیدارشناختی به این نتیجه رسیدند که برنامه‌های سواد اطلاعاتی بدون درنظرگرفتن گروه هدف، مسائل و نیازهای واقعی آنها منجر به تولید افراد باسواد اطلاعاتی نمی‌شوند.

سرجمع مطالعات پدیدارشناختی ـ که اولین آن حاصل مطالعه دکتری خانم کریسین بروس بود و در سال  ۱۹۹۷ در قالب کتاب هفت چهره سواد اطلاعاتی منتشر گردید – و دیگر مطالعات کیفی درباره سواد اطلاعاتی به این نتیجه رسیده‌اند و بارها اعلام کرده‌اند که جعبه ایزار سواد اطلاعاتی تنها زمانی افراد باسواد اطلاعاتی تولید می‌کند که با نیازها و ماهیت فعالیت افراد همخوانی داشته باشد.

فهم این موضوع پیام روشنی برای کتابداران و حرفه‌مندان علوم اطلاعات به دست می‌دهد و آن هم این است:

اگر می‌خواهیم کاربر و مردم سراغ کتابخانه‌ بیایند و از آن استفاده کنند و فرهنگ کتابخوانی و مطالعه ترویج یابد باید مسائل و نیازهای زندگی شخصی، شغلی و تحصیلی اقشار مختلف جامعه را بشناسایم و خدمات کتابخانه‌ و برنامه‌های ترویج کتابخوانی و مطالعه را حول محور این نیازهای واقعی – که الزاما با مفروضات و سلیقه ما همخوانی ندارند – طراحی کنیم.

اگر می‌خواهیم سازمانها از منابع و خدمات اطلاعاتی استفاده کنند و برای نیازهای دانشی و مهارتی خود سراغ مراکز و منابع اطلاعاتی بیایند باید منابع و خدمات اطلاعاتی را حول محور نیازها و مسائل واقعی آنها طراحی کنیم.

مدلهای سواد اطلاعاتی زمانی به تولید افراد باسواد اطلاعاتی – با ویژگیهایی که در ادامه آمده – می‌انجامند که با نیازهای جامعه هدف همخوانی داشته باشند و براساس این نیازها متناسب‌سازی شده باشند.

متاسفانه بدون درنظر گرفتن این مهم در کشور – و بدون توجه به نیازها و شرایط بومی – همچنان اغلب پژوهشها و آموزشهای سواد اطلاعاتی حول محور مدلها و استانداردهای غیربومی طراحی می‌شوند که تناسبی با نیازها و شرایط واقعی گروه(های) هدف ندارند.

و منابع و خدمات اطلاعاتی کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی بدون درنظرگرفتن ویژگیها، مسائل، نیازها و سلیقه درحال تغییر اقشار مختلف جامعه – به ویژه جوانان – عرضه می‌گردند. بی‌محلی به بافت، آسیبهای جبران‌ناپذیری را به جامعه وارد کرده است. در کنار بی‌سوادی فرهنگی، بصری، موسیقیایی، اطلاعاتی و … که در نوشته استاد ارجمند جناب ابراهیم عمرانی مبسوط به آن اشاره شده است، آفتهایی هم به بدنه علمی کشور وارد آمده که شاید ذکر نمونه‌ای از آن بیدارکننده باشد.

آفت آموزشهای بی‌افق سواد اطلاعاتی

downloadشاید ندانیم اما آموزش‌هایی که با نیازها و شرایط مخاطب متناسب‌سازی‌ نشده‌اند آسیبهایی را به بدنه علمی کشور وارد کرده است که جبران آنها بسیار دشوار است. آموزش صرف پنج مهارت سواد اطلاعاتی ممکن است مهارتهایی به لیست مهارتهای ابزاری افراد اضافه کند، لیکن تغییری در نگرش و توانمندیهای سواد اطلاعاتی آنها ایجاد نمی‌کند.

آموزش صرف مهارتهای سواد اطلاعاتی بدون فهم پیشینه بینشی و دانشی جامعه هدف و بدون تلاش برای توسعه توانمندیهای فراشناختی در آنها – اغلب – نتیجه عکس به دست می‌دهد. دانشجویی که خواندن و نوشتن تحلیلی را نیاموخته ‌است و نگاه فراشناختی در او پرورش داده نشده است

یعنی توانایی ایجاد ارتباط معنادار میان آموخته‌های خود از سواد اطلاعاتی و کاربرد آن در تحصیل، کار و زندگی شخصی را کسب نکرده است،

و از جعبه ابزار سواد اطلاعاتی فقط مهارت جستجو – و در حالت بهتر ارزیابی – اطلاعات را فراگرفته، احتمالا آنچه می‌توانیم از او انتظار داشته باشیم ورزیدگی بیشتر او در کپی – پیست کردن آثار با کیفیت‌تر است تا تولید اثری تاثیرگذار و به دردبخور.

در بهترین حالت، چنین پژوهشگری با چیدن زیرکانه‌تر قطعات قوی‌تری از آثار پژوهشگران به نام و ارائه سیاهه‌ای طولانی‌تر از منابع خارجی، کاری موجهه‌تر عرضه می‌کند. به این ترتیب سواد اطلاعاتی که بناست از او پژوهشگری مولد، خلاق و منتقد بسازد، این کار را نمی‌کند.

به جای آن سواد اطلاعاتی مهارتی می‌شود برای تقویت رفتار پژوهش رفع‌تکلیفی در او (انجام ماهرانه‌تر کپی‌برداری از آثار دیگران).

زمانی می‌توانیم انتظار داشته باشیم که جعبه جادویی سواد اطلاعاتی، افراد باسواد اطلاعاتی تولید‌کند که با چشم‌اندازی مشخص (مثلا تربیت افراد توانمند، متفکر، تاثیرگذار، با وجدان علمی که طرز فکر آنها یادگیری تمام‌عمر است) به آموزش آنها بیاندیشیم و متناسب با پیشینه و نیاز گروه هدف محتوای آموزشی مناسب طراحی کنیم.

به عبارتی بسته آموزشی سواد اطلاعاتی باید با توقع ما از یک آدم باسواد اطلاعاتی تناسب و هم‌خوانی داشته باشد.

قطعا در بافت هر حرفه و فعالیتی، فرد به دانش و توانمندیهای متعددی نیاز دارد و زمانی می‌تواند نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد و آن را بیان کند که بتواند از دریچه اطلاعات و قابلیت‌های سواد اطلاعاتی به فعالیتهای خود و نیازهای دانشی و مهارتی‌اش نگاه کند و بیاندیشد و براساس فهم خود، نیاز و ملزومات انجام موثر (و مبتنی بر منابع مناسب و معتبر) را مرزبندی کند.

زمانی او می‌تواند به فراگیرنده‌ای تمام‌عمر تبدیل شود که بتواند این طرز فکر را در بافت هر فعالیت یا مسئله‌ای پیاده کند. در این صورت است که به مدد سواد اطلاعاتی او چگونه اندیشیدن، چگونه پرسیدن و چگونه یاد گرفتن مبتنی بر اطلاعات را می‌آموزد.

و این طرز فکر، توانایی بهره‌گیری موثر از مهارتهای ابزاری مانند جایابی، ارزیابی و استفاده موثر و اخلاقی از اطلاعات را – آنگونه که با نیاز اطلاعاتی او تناسب دارند – در او ایجاد می‌کند.

سواد اطلاعاتی برای خودتوانمندسازی

owl

سواد اطلاعاتی با افق توانمندسازی می‌گوید که باید با وسعت دید بی‌مرزتری به مفهوم و دامنه «نیاز اطلاعاتی» و «منابع اطلاعات» نگاه کرد و این وسعت دید را در جامعه هدف خود ایجاد نمود و پرورش داد. سواد اطلاعاتی – با هدف ایجاد توانمندی خودتوانمندسازی – دلالت بر آن دارد که متناسب با ماهیت نیاز و نوع مسئله افراد و سازمانهاست که می‌توان به آنها در انتخاب درست منابع و مسیر درست کسب منابع موردنیاز کمک کرد.

برای توسعه جامعه باسواد اطلاعاتی – که قرار است راه‌بلد و کاربلد شود و بتواند به صورت مستمر خود را به روز نگه‌دارد- باید اینگونه اندیشیدن را پرورش داد.

اگر انتظار داریم پس از فراگیری سواد اطلاعاتی، پژوهشگران پژوهشهای کاربردی تولید کننند،‌ و حرفی نو برای گفتن داشته باشند، اساتید، دانشجویان اندیشمند خلاق، توانمند و کاربلد تربیت کنند، کتابخانه‌ها، محصولات متناسب با نیازهای کاربران طراحی کنند، مدارس و دانشگاهها، افراد کارآفرین تربیت کنند و در کیفیت محصولات و خدمات سازمانها تحول مثبت به وجود بیاید، بایسته است که با عینک جدیدی به پژوهش و آموزش سواد اطلاعاتی بنگریم.

از دریچه این عینک، باسواد اطلاعاتی کسی است که می‌تواند با تکیه بر طرز فکر و توانمندیهای سواد اطلاعاتی خود:

  • نیاز دانشی، بینشی و مهارتی خود را برای انجام فعالیت در دست انجام تشخیص دهد
  • منابع موردنیاز برای تامین هر سطح از این نیازها را شناسایی کند
  • شیوه‌های جایابی، دسترسی و ارزیابی هر منبع را فرابگیرد
  • مناسب‌ترین و معتبرترین منابع را شناسایی و گردآوری کند
  • از این منابع به گونه‌ای استفاده کند که رفتار اطلاعاتی او قابل ردگیری و اعتبارسنجی باشد – یعنی از منابع به صورت مستند و بااستناد دقیق استفاده کند (استفاده اخلاقانه منابع)– و هم تجربه یادگیری و استفاده او از منابع قابل به اشتراک‌گذاری باشد (استفاده موثر از منابع)– یعنی تجربه سواد اطلاعاتی او قابل استفاده باشد.

چنین فردی در مواجهه با هر مسئله و فعالیتی که به او واگذار می‌شود توانایی تشخیص مناسب‌ترین منابع اطلاعات (اعم از کلاس، کتاب، استاد، فناوری، و …) را دارد و می‌تواند با افق خودتوانمندسازی مناسب‌ترین مسیر را برای کسب منابع موردنیاز شناسایی کند و با طی کردن مسیر به نیاز دانشی، بینشی و مهارتی خود پاسخ دهد.

نکته دوم: برپایی کارناوالهای سواد اطلاعاتی به محتوای مناسب نیاز دارد

معرفی جعبه ابزار سواد اطلاعاتی هر چند در ابتدای امر برای کسانی که درباره آن نشنیده‌اند جذاب به نظر می‌رسد لیکن اگر در عمل آنگونه که انتظار دارند چیزی از آن دریافت نکنند، تصویر مثبتی از آن در ذهن نخواهند داشت و – از آن مهمتر -دغدغه دغدغه‌مندان سواد اطلاعاتی در کشور – که همانا باسواد اطلاعاتی کردن جامعه است – را حل نخواهد کرد.

به همین دلیل سواد اطلاعاتی باید به زبان جامعه هدف معرفی شود و کاربردهای جادویی آن در بافت فعالیتهای آنها تشریح شوند. شش گام برای به این منظور پیشنهاد می‌شود.

شش گام تا برپایی کارناوالهای سواد اطلاعاتی

CARNAVAL 2014

گام اول: انتخاب گروه هدف و فهم مسائل و دغدغه‌های آنها

گام دوم: شناسایی و انتخاب افراد شاخص و خلاق در صنف موردنظر و گردآوری تجربه‌های زیسته آنها از سواد اطلاعاتی: اینکه برای حل مسائل خود از چه منابعی استفاده می‌کنند؟ این منابع را چگونه پیدا می‌کنند؟ از کیفیت منابع چگونه اطمینان حاصل می‌کنند؟ از منابع چگونه استفاده می‌کنند و تجربه خود را چگونه به اشتراک می‌گذارند؟

گام سوم: مدلسازی تجربه‌های زیسته افراد شاخص و خلاق در حوزه مربوطه (خلاصه‌سازی و مصور کردن پاسخهای به دست آمده به پرسشها)

گام چهارم: مدلسازی رفتار اطلاعاتی آنها (مثلا تشریح مسیرها و منابعی که برای حل هر مسئله برگزیده‌اند و بسته‌بندی آنها در قالب سیاهه‌ای از منابع اطلاعات تخصصی حوزه موردنظر)

گام پنجم: ترجمه مدلها به محصولات قابل نمایش به زبان مخاطب

گام ششم: برپایی کارناوال سواد اطلاعاتی:  معرفی تصویری مصادیق عینی سواد اطلاعاتی، رفتار اطلاعاتی، تشریح شاهدمبنای قابلیتهای سواد اطلاعاتی در تولید جامعه باسواد اطلاعاتی، دعوت عموم به کارناوال با به اشتراک‌گذاری تجربه‌های اطلاعاتی خود از منابع و فناوریهای مختلف اطلاعات مانند وب، موبایل، فیس‌بوک …

 

نکته سوم: اگر کارناوال سواد اطلاعاتی جواب نداد، به انتخابها و ابزارهایمان شک کنیم

از منظر طراحی پژوهش، اگر کارناوالهای سواد اطلاعاتی با روش بالا کار نکردند احتمالا به یکی از سه دلیل زیر است:

دلیل اول: نمونه‌ (افراد شاخص و خلاق در حوزه موردنظر) درست و دقیق انتخاب نشده‌ است؛ یعنی افراد انتخابی فاقد تجربه‌های عمیق و جالب اطلاعاتی هستند.

دلیل دوم: نمونه انتخابی خوب است اما پرسشهای خوبی به آنها عرضه نشده است. طرح پرسشهای خوب نیازمند تسلط پرسشگر به موضوع سواد اطلاعاتی و حوزه فعالیت جامعه موردنظر است.

دلیل سوم: نمونه درست انتخاب شده، پرسشهای خوبی هم برای پرسیدن در دست پرسشگر است اما پرسشها، خوب پرسیده نشده‌اند؛ یعنی پژوهشگر نتوانسته با نمونه (جامعه هدف) ارتباط عمیقی بگیرد و آنها را یاد تجربه‌های سواد اطلاعاتی‌شان بیاندازد. به همین دلیل امکان دسترسی به تجربه‌های اطلاعاتی عمیق و جامع وجود ندارد.

 نکته چهارم: منتقد عملگرا باشیم

اگر در نهایت تلاش، همچنان جامعه خود را بی‌سواد اطلاعاتی یافتیم، به خود و آموز‌شهایمان شک کنیم نه به جامعه. کسی که چیزی را عمیقا آموخته است، قطعا می‌تواند آن را به دیگران بیاموزد؛ البته دیگرانی که می‌خواهند بیاموزند.

اگر در آموزش و انتقال مصادیق عملی سواد اطلاعاتی خود را ناتوان یافتیم احتمالا باید به آموخته‌هایمان عمق ببخشیم تا بدانجا که بتوانیم آنها را به زبان جامعه هدف ترجمه کنیم.

سواد اطلاعاتی – به دلیل قابلیت ویژه‌اش در ایجاد مزیت رقابتی در افراد و سازمانها – اگر درست و کاربردی معرفی شود تقریبا برای همه جذابیت دارد و علاقه‌مندان برای فراگیری و بهره‌برداری از قابلیتهای آن پیشقدم می‌شوند.

ساخت توشه کارناوالها: تجربه شما از سواد اطلاعاتی 

carnivalبا توجه به اینکه هر تجربه اطلاعاتی (اطلاعات می‌تواند یک منبع مکتوب یا تجربه یک دوست باشد) در بافت هر فعالیتی (خرید وسایل شخصی، برنامه‌ریزی سفر، انتخاب کلاس و استاد، خرید منزل، …) می‌تواند مصداقی برای تجربه سواد اطلاعاتی باشد

  • تجربه شما از سواد اطلاعاتی چیست؟
  • به نظر شما این تجربه می‌تواند در چه قالبی به دیگران ارائه شود که برای آنها بار یادگیری داشته باشد؟

این تجربه می‌تواند تجربه شخص شما باشد یا حاصل مشاهدات و تحقیقاتی باشد که شما درباره تجربه سواد اطلاعاتی یک دوست انجام داده‌اید.

مثلا ممکن است فردی های‌تک (که خوره تکنولوژی دارد) را بشناسید که تمام فعالیتهای تفریحی، کاری و مطالعاتی خود را از طریق منابع و فناوریهای اطلاعات (مثلا با بهره‌گیری از قابلیتهای منحصربه‌فرد فضای مجازی، وب‌سایتهای مطرح در حوزه‌های مختلف و …) انجام می‌دهد.

اگر دوستی با چنین تجربیاتی سراغ دارید می‌توانید درباره تجربه او از اطلاعات و فناوری بنویسید و با به اشتراک‌گذاری رفتار اطلاعاتی او در ارتقای سواد اطلاعاتی جامعه سهیم شوید. اینکه:

  • از چه منابعی استفاده می‌کند؟
  • برای چه هدفهایی از این منابع استفاده می‌کند؟
  • این منابع را چگونه شناسایی می‌کند؟
  • چگونه قابل اعتماد بودن آنها را تشخیص می‌دهد؟
برای اینکه برپایی کارناوالهای سواد اطلاعاتی در حد ایده باقی نماند

jashnname.comبرپایی کارناوال از هر نوعش یک حرکت فرهنگی – اجتماعی است که در عین اینکه برخاسته از نیروی خلاق مردم و جامعه است، لیکن شروع و به ثمر نشستن آن نیازمند برنامه‌ریزی، آموزش و حمایت منسجم و مستمر گروههایی است که می‌توانند در ساخت توشه و برپایی آن نقش ایفا کنند.

قطعا بدون حمایت نهادهای دولتی و خصوصی که توسعه فرهنگی، اجتماعی و اطلاعاتی جامعه دغدغه و رسالت آنهاست، احتمالا کارناوال سواد اطلاعاتی هم به کاروان ایده‌های مهیج خواهد پیوست.

بسته به موضوع و هدف محوری کارناوال، نهادهای پشتیبان قابل شناسایی هستند.

به عنوان مثال اگر موضوع محوری کارناوال سواد اطلاعاتی، ترویج فرهنگ کتابخوانی و جذاب‌سازی کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی کشور است، کارناوالهای سواد اطلاعاتی به پشتیبانی سازمانهای زیر نیاز دارند:

  • نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور
  • سازمان فرهنگی هنری شهرداری
  • معاونت امور فرهنگی و اجتماعی شهرداری
  • سازمان میراث فرهنگی

بسته به کیفیت محتوای موجود و قابل عرضه در کارناوالها، حدود و دامنه آموزشها و پژوهشهای موردنیاز برای تولید محتوا و برپایی کارناوالها مشخص می‌شوند و بسته به میزان توانمندی تیم آموزش یافته و سایر منابع پشتیبان، امکان اعلام فراخوان عمومی برای غنی‌سازی و عمق‌بخشی به کار کارناوالها به وجود می‌آید.

اگر ارتقای سواد اطلاعاتی دغدغه شماست، اگر کاهش میزان مطالعه شهروندان پرسش ذهنی شماست، اگر چرایی رکود استفاده از منابع کتابخانه‌های عمومی – نه سالن مطالعه – محور بحث نشستهای شماست، شاید تامل درباره چهار نکته و شش گام بالا راهگشا باشد.

 

* این نوشته بازخوردی است به پیشنهاد جذاب ایجاد کارناوالهای سواد اطلاعاتی که در سخن هفته ۲۳۵ لیزنا توسط استاد ارجمند جناب ابراهیم عمرانی مطرح گردید. امید که دوستداران سواد اطلاعاتی با طرح پیشنهادهای ارزنده خود به تکمیل آن کمک کنند و به کاروان سواد اطلاعاتی بپیوندند.

استناد: نظری، مریم. ۱۳۹۴ (۹ خرداد). از جعبه ابزار سواد اطلاعاتی تا کارناوالهای سواد اطلاعاتی. بازیابی شده از وب سایت MaryamNazari.com

6 دیدگاه‌
  1. طاهریان می‌گوید

    ضمن عرض سلام و ادب خدمت شما سر کار خانم دکتر نظری، مطالب، بسیار غنی و در خور تأمل هستند، بخصوص بحث تمرکز بر بافت بومی و نیز مدلسازی رفتار افراد موفق، بنده هم به شخصه معتقدم که متاسفانه سالهاست دانشجویان در مطالعات خود گرفتار کپی برداری از مطالعات و مدلهای غیربومی شده اند و تلاش می کنند آنها را تایید یا گسترش دهند بی توجه به بافت هدف در داخل کشور. همچنین راهکار بهره‌گیری از افراد متخصص یا دارای تجربه در بافت داخلی می تواند در این زمینه کارگشا باشد. نکته دیگری که در ابتدای مطالب به آن اشاره شده بود بحث فساد علمی بود که این روزها واقعا جای بحث و بررسی دارد انتظار داشتم در مطالب شما بیشتر به آن پرداخته شود بخصوص در رابطه با بحث نحوه استفاده از اطلاعات در سایه رعایت اخلاق علمی (به عنوان مولفه ای از سواد اطلاعاتی) اما اینگونه نبود به نظر من این قضیه بسیار مهم است و حتی بدتر از آن که بسیاری از دانشجویان (طبق تجربه و تعامل من با آنها) نادانسته به استفاده نادرست از اطلاعات (بخصوص استنادهای اشتباه و حتی خلاف اخلاق علمی) می پردازند انشاللا که این بحث هم یا در بخشی از مطالب یا در عنوان جدایی به دست توانای شما مورد ملاحظه قرار گیرد تا همگی استفاده کنیم.
    با سپاس و احترام دوباره. اوقات خوش

    1. مريم نظري می‌گوید

      سلام و سپاس از شما.
      درباره بی‌اخلاقیهای پژوهشی به قدری گفته و نوشته شده که تقریبا همه بر آن واقف هستند و در متن هم به گزارشی در این باره ارجاع داده شده. به نظرم وقت آن است به فکر ارائه راه‌حل باشیم. شعار و رسالت این سایت به نوعی کمک به رهایی از کارهای رفع‌تکلیفی و بی‌اخلاقیهای علمی و حرفه‌ای است و نوشته‌های آن هم حول محور همین موضوع نگاشته شده‌اند. پرورش علائق پژوهشی پژوهشگران، توانمندسازی پژوهشی، ارائه آموزه‌های مرتبط با چگونگی خواندن و نوشتن تحلیلی و طراحی پژوهش مولد، برگزاری کارگاههای پژوهش مولد از جمله راهکارهایی هستند که برای مهار بی‌اخلاقیهای علمی و رشد بی‌رویه پژوهشهای رفع‌تکلیفی در این سایت ارائه شده‌اند. در عین حال سعی می‌کنم مشخصا درباره موضوع پیشنهادی شما بنویسم. سپاس از توجه شما 🙂

  2. خلیلی می‌گوید

    سلام و احترام خدمت شما سرکار خانم دکتر نظری
    مثل همیشه ساده اما عمیق.
    با دیدگاه و نظر شما کاملا موافقم، به خصوص در بحث بومی سازی مدلها و ابزارها. در پژوهشی که انجام دادم و حضرتعالی هم در جریان آن بودید، به وضوح به این نتیجه رسیدم که ابزارهای سنجش سواد اطلاعاتی به ویژه در جامعه دانشگاهی که موضوع پژوهشم بود، ابزارهای مناسبی نبوده و چه بسا با انتخاب ابزار درست نتایج به کلی تغییر یابد. به نظرم ایده جناب استاد عمرانی ایده بسیار خوبی بود اما معتقدم قبل از آن کمی بستر سازی برای فهم عمیق تر و دقیق تر از مفهوم سواد اطلاعاتی لازم است و چه بسا با آگاهی کامل اقدام نکردن، سبب نتیجه عکس شود(همانطور که جنابعالی هم فرمودید). تعریف عملیاتی و کاربردی از سواد اطلاعاتی قادر است موضوع سواد را از بحثی لوکس به موضوعی قابل استفاده در جهت بهبود بسیاری از مشکلات و دردهای اجتماعی تبدیل کند.
    در پایان در تایید صحبت جناب طاهریان باید عرض کنم که بله خانم دکتر نظری ما منتظر نوشته مجزایی از قلم توانای شما درباره موضوع بی اخلاقی پژوهشی هستیم. در این باره زیاد نوشته شده اما به نظرم کافی نیست. فرمایش شما درباره راهکارها برای حل مسئله کاملا دقیق و منطقی است و بسیار قابل تحسین چرا که در این حوزه واقعا اهل انجام فعالیتهای عملیاتی بوده اید اما در کنار این فعالیتها مایلم بازهم زشتی این بی اخلاقیها آشکارا ذکر شود.
    سپاس، سپاس و بازهم سپاس از نوشته بسیار دقیقتان.
    در پناه خدا باشید.

    1. مريم نظري می‌گوید

      سلام و سپاس از بازخورد شما. چندین سایت اختصاصی برای آشکار ساختن ابعاد وسیع بی‌اخلاقی‌های علمی ایجاد شده است که از جمله آنها می‌توان به وب‌سایت استادان علیه تقلب و سرقت علمی: جنبه‌های گوناگون اشاره کرد. اخیرا هم کانون درستی و اخلاق پژوهش ایران (کیان) به همت گروه اخلاق اطلاعات انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران و با همکاری ایرانداک و مرکزتحقیقات و سیاست علمی شور ایجاد شده است برای ترویج درستی و اخلاق در پژوهش. به یاری خدا در آینده به این موضوع – با هدف اصلاح رفتار پژوهش رفع‌تکلیفی و بیدارسازی وجدان علمی – بیشتر خواهم پرداخت. باز هم ممنون از شما 🙂

  3. الهام عبدی می‌گوید

    جای متخصصان ایرانی مثل شما در ecil2015 بسیار خالی بود 🙂

    1. مريم نظري می‌گوید

      سلام دوستان به جای ما 🙂
      واقعیت از طرف بخش سواد اطلاعاتی یونسکو در این کنفرانس دعوت شده بودم ولی به دلیل تداخل برنامه‌ها امکان حضور میسر نشد.

دیدگاهی بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.