احتمالا الان که روی این پست کلیک کردهاید مشتاقید مطالبی را بخوانید که در چند گام روش تبدیل پایان نامه به کتاب را به شما نشان میدهد.
اما اگر میخواهید اساسی روی تبدیل پایاننامهتان به کتاب کار کنید پیشنهاد میکنم قدمهای زیر را به ترتیب زیر دنبال نمایید چون اساسا نوشتن کتاب با تعیین مخاطب و هدف شروع میشود.
و یک نکته بدیهی اینکه کیفیت کتابی که منتشر میکنید مدیون محتوای پایاننامهای است که انجام دادهاید. هر قدر پرملاط تر و درستتر خروجی با ارزشتر و خواندنیتر خواهد بود. اگر مایلید پژوهشی پرملاط انجام دهید یا مایلید کیفیت پژوهش خود را ارتقا دهید طوری که بتوانید آن را به یک کتاب ارزشمند و برندساز تبدیل نمایید این آموزشها را دنبال نمایید. بسیار جامع و کاربردی هستند.
پرسشی داشتید در بخش دیدگاهها مطرح بفرمایید.
تبدیل پژوهش به کتاب یکی دیگر از راههایی است که امکان دسترسی عموم به محتوا و دستاوردهای پژوهشی را افزایش میدهد و تا حد زیادی پژوهشها را از خطر سرقت علمی مصون میدارد. چون پژوهش در شکل گزارش یا پایاننامه در نسخههای محدود وجود دارد به همین دلیل کپیبرداری از آن – یا هرگونه سوءاستفاده علمی – تجاری – راحتتر است و امکان ردگیری چنین بداخلاقیهای علمی هم دشوارتر. البته به یمن سامانه همانندجوی ایرانداک رصد چنین بداخلاقیهای علمی تا حد زیادی قابل رصد است. برای تبدیل و نشر پژوهش به صورت کتاب شیوههای متنوعی وجود دارد که در ادامه به برخی از شیوههای متداول در این زمینه اشاره میشود.
نشر مجموعه مقالات منتشر شده از پژوهش در قالب یک کتاب
این شیوه برای مواقعی مناسب است که پژوهشی پر نشر است و پژوهشگر در مسیر پژوهش، یافتهها و دریافتهای خود را در قالب مقالاتی در نشریات، کنفرانسها و وبلاگها منتشر میکند. چاپ این آثار پراکنده در قالب یک کتاب در عین ایجاد دسترسی آسانتر به محتوای پژوهش، شانس استفاده مجاز و اخلاقانه از پژوهش را هم افزایش میدهد. در این روش معمولا پژوهشگر با نگارش مقدمهای پیام اصلی کتاب و نقش مقالاتش در انتقال این پیام را توضیح میدهد و تشریح میکند که مطالعه این مقالات به چه پرسشهایی پاسخ میدهند و مناسب چه مخاطبانی هستند. به عبارتی با این مقدمه پژوهشگر تلاش میکند تا مجموعه مقالات خود را زیر چتر یک پیام واحد ببرد تا خواننده بهتر بتواند به صورت منسجم پیام کتاب را دنبال نماید.
نشر یافتههای پژوهش به عنوان فصلی از یک کتاب
در این شیوه تمام یا بخشی از یک پژوهش – مثلا بخش روش، یافتهها، مدل مفهومی و … – به عنوان یک بخش از یک کتاب منتشر میشوند. بسته به محور موضوعی کتاب موردنظر لازم است تا پژوهشگر به گونهای محتوای پژوهشی خود را ارائه کند که در دل هدف بزرگتر کتاب بنشینند. برای این کار لازم است تا پژوهشگر درباره هدف و مخاطب کتاب موردنظر و اسکلتبندی بخشهای دیگر آن اطلاعاتی به دست آورد تا بتواند پژوهش خود را به درستی بازنویسی و بازطراحی کند. نویسندگان و ناشران زیادی در زمینههای مختلف موضوعی برای نگارش چنین کتابهایی فراخوان میدهند و این فراخوانها را هم معمولا برای پژوهشگرانی ارسال میکنند که صاحب مقالات مفیدی در زمینه موضوعی موردنظر هستند.
نشر دستاوردهای پژوهش در قالب یک کتاب مستقل
برای نشر پژوهش به صورت کتابی مستقل باید قواعد کلی نگارش کتاب – مانند تعیین مخاطبان و هدف کتاب و سبک نگارش متناسب با نوع مخاطب – رعایت شود و در محتوای موجود هم تغییرات بنیادی ایجاد گردد چرا که پایاننامه با هدف متفاوت و برای مخاطب متفاوتی نوشته میشود و به همین دلیل سبک نگارش، چیدمان و محتوای آن با یک کتاب که مخاطب آن عامتر هستند بسیار متفاوت است. بسته به اینکه اصولا هدف شما از نشر کتاب چیست، میتوانید یکی – یا همه – گزینههای بالا ار انتخاب کنید.
مثلا اگر به فکر گرفتن امتیاز موردنیاز برای ارتقای شغلی هستید، تبدیل مجموع مقالات به کتاب یا مشارکت در نگارش بخش(هایی) از یک کتاب میتوانند روشهای مناسبی باشند. اما اگر قصد دارید علاوه بر امتیازگیری، سهمی در ترویج دستاوردهای پژوهش خود داشته باشید و آموختههای خود از پژوهشتان را با مخاطبان عامتری به اشتراک بگذارید، گزینه سوم – یعنی تبدیل پژوهش به کتابی مستقل – انتخاب مناسبتری است.
برای تبدیل پژوهش به کتابی مستقل باید اصولی رعایت شود که در ادامه این اصول به صورت گام به گام آمدهاند:
گام اول- چرایی خود را مشخص کنید
چرا میخواهید کتاب بنویسید؟ انتخاب مخاطب و ناشر کتاب تا حدی زیادی بستگی به این دارد که اساسا چرا میخواهید کتاب بنویسید؟
- نشر این کتاب قرار است برای شما چه کار کند؟
- کتاب مینویسید که رزومه خود را برای شغل دلخواهتان آماده کنید؟
- عضوهیئت علمی دانشگاه شوید؟
- در پست دانشگاهی خود ارتقا بگیرید و مشهور شوید؟
- هدفتان ترویج یک روش یا یا موضوع خاص است؟
- هدفتان ایجاد تغییر است؟
- و ….
اگر برای نشر پژوهش خود چند هدف را دنبال میکنید بسیار مهم است که اصلیترین هدف خود را در مرکز قرار دهید. این موضوع بر تصمیمگیریهای بعدی درباره انتخاب ناشر، قیمتگذاری کتاب، سرعت نشر و … تاثیر زیادی میگذارد.
گام دوم- مخاطب کتابتان را مشخص کنید
- مخاطب کتاب شما اساتید دانشگاه هستند؟
- دانشجویانند؟
- یا عموم مردم؟
نگارش کتاب با ادبیاتی که هم برای دانشگاهیان جذاب و هم برای عموم قابل فهم باشد کار آسانی نیست. اگر کتاب با ادبیاتی عامه فهم نوشته شود، احتمالا دانشگاهیان آن را کار علمی جدی قلمداد نمیکنند.
به همین دلیل لازم است تا مخاطب اصلی کتاب خود را مشخص کنید و موقع نوشتن او را در ذهن داشته باشید و برای او بنویسید.
گام سوم- ناشر را انتخاب کنید
ناشری را برای نشر کتاب خود انتخاب کنید که هم منصف باشد و هم در حوزه موضوع کتاب شما، سوابق مشخص و درخشانی داشته باشد. با جستجوی عباراتی مانند عبارات زیر در نت میتوانید به لیستی از ناشران مرتبط دست یابید:
- لیست ناشران برتر غیرداستانی
- لیست ناشران دانشگاهی
- لیست ناشران حوزه هنر (یا موضوعهای دیگر مثلا فناوری اطلاعات، مدیریت، موفقیت و …)
پس از تهیه لیست ناشران، با طرح پرسشهای زیر میتوانید ناشری را انتخاب کنید که برای هدف موردنظر شما مناسب است:
- تا به حال این ناشر، چند کتاب در حوزه موضوعی پژوهش شما منتشر کرده است؟
- آیا نویسندگان و ویراستاران آثار منتشر شده توسط این ناشر برایتان آشنا هستند؟
- آیا با پژوهشگرانی که با این ناشر همکاری میکنند را میشناسید؟
- در صورتی که ناشر در چند حوزه موضوعی کار میکند، بخش مشخصی برای نشر آثار در حوزه موضوعی شما هم دارد؟
- آیا کتابهایی با حوزه موضوعی مشابه منتشر میکند؟
- آیا نام این ناشر در لیستهای معتبر ذکر شده و جزو ناشران معتبر و خوشنام حوزه موردنظرتان است؟
- سیاستهای نشر ناشر چیست و برای پدیدآورنده چه حقوقی قائل است؟ آیا پس از نشر تمام حقوق مادی و معنوی اثر را از آن خود میداند یا حقوقی هم برای پدیدآورنده قائل است؟
- منشور اخلاقی و اهداف ناشر دربرگیرنده چه مواردی هستند؟
گام چهارم- با ناشر به درک مشترک برسید
به عنوان نویسنده کتاب، شما بهتر از هر کس دیگری میدانید که کتابتان درباره چیست و اینکه چگونه میخواهید آن را بنویسید.
در موقع مذاکره با ناشر ممکن است ناشر اشتیاق زیادی برای نشر کتاب شما نشان دهد لیکن در میانه راه از شما بخواهد در آن تغییرات اساسی ایجاد کنید. اعمال این تغییرات ممکن است این حس را در شما ایجاد کند که کلا پیام اصلی کتاب تغییر خواهد کرد و شما را از هدفتان دور میکند.
به همین دلیل لازم است تا در این باره با شفافیت با ناشر وارد مذاکره شوید و میان خواسته خود و خواسته ناشر حد میانی را انتخاب نمایید تا هر دو طرف از نشر کتاب سود ببرید و یا حداقل ضرر نکنید.
گام پنجم- تکلیف حقوق مادی و معنوی کتاب را معلوم کنید
برخی از نویسندگان ترجیح میدهند ناشر تمام هزینههای مربوط به چاپ، نشر و توزیع و فروش کتاب را بپردازد و درصدی از سود را به نویسنده بدهد.
برخی از نویسندگارن ترجیح میدهند در هزینهها مشارکت بیشتری داشته باشند و سود بیشتری هم از فروش کتاب به دست آورند.
برخی از ناشران فقط به شرط دریافت هزینههای کامل یا بخشی از هزینهها از نویسنده در زمینه نشر با نویسندگان همکاری میکنند و به لحاظ حقوقی هم از قواعد ویژهای پیروی میکنند که ممکن است برای نویسندگان چندان جذاب نباشد.
بهتر است از همان ابتدا شیوه و درصد مشارکت در چاپ، نشر، توزیع و فروش کتاب و حقوق مالکیت مادی و معنوی نویسنده و ناشر به دقت مشخص شوند. مثلا اینکه:
- برای چاپهای بعدی قرار است ناشر از شما اجازه بگیرد و قرارداد جداگانهای منعقد کند؟
- یا اینکه شما تمام حقوق را به او واگذار میکنید؟
- و …
اینها مواردی هستند که باید پس از انتخاب ناشر به صورت دقیق مشخص و در قالب قراردادی نوشته شوند.
گام ششم- پایاننامه، کتاب نیست؛ روی سبک نگارش آن کار کنید
تبدیل پایاننامه به کتابی جذاب و پرخواننده کار نسبتا زمانبری است که نیازمند چند ده و یا چند صد باره نویسی یافتهها و دستاوردهای پژوهش به زبانی است که برای خواننده قابل فهم و جذاب باشد.
محتوای کتاب برگرفته از یک پایاننامه کارشناسی ارشد یا رساله دکتری معمولا شامل آهانها و دریافتهای عمیقی است که پژوهشگر پس از اتمام پژوهش خود و پس از نشر مقاله و حرف زدن درباره ابعاد «خب که چی؟» پژوهشش به دست میآورد. از طریق بازاندیشی، بازنویسی و چندباره نویسی یافتهها، دریافتها و «خب که چی؟» پژوهش است که پژوهشگر احساس میکند حرفی برای گفتن برای عموم دارد.
تفاوت پایاننامه و کتاب
برخلاف پژوهش و پایاننامه که تمرکزش بر تشریح و اثبات یک ادعای علمی است و فضای زیادی به این موضوع اختصاص داده میشود، در کتاب تمرکز نویسنده بر تشریح کاربردهای پژوهشش برای فهم و حل مسئلهای است که برای مخاطب جذاب است. به عبارتی پژوهش بیشتر با مسائل واقعی سینک میشود تا با پژوهشهای پیشین.
برخلاف پایاننامه که پژوهشگر تلاشش بر متقاعدسازی استاد راهنما و تیم داوری است، در کتاب تلاش نویسنده بر این است تا مطالب و یافتههای پژوهش خود را به گونهای عرضه کند که خواننده بتواند با آنها به راحتی ارتباط بگیرد و با یافتن مصادیقی برای پیام کتاب، به نویسنده و محتوای کتاب اعتماد کند و از آن بهرهبرداری لازم را به عمل آورد.
کتاب با بحث یا سلسله بحثهایی هدایت میشود، حال آنکه یک پایاننامه با مجموعهای از تحلیلهای مبتنی بر داده مستخرج از پیمایش و آزمایش. با این حال برای طرح بحثی جذاب و قوی لازم است تا ادعایی علمی در پایاننامه مطرح و بعد از آن طرح و آزمون و خطا شود تا محتوای تولید شده به بلوغ کافی برای نشر به صورت کتاب درآید.
گام هفتم- محتوای پژوهش خود را به زبانی ساده بازنویسی کنید
به همان اندازه که سبک نگارش مهم است، محتوای کتاب هم اهمیت دارد.
برای تبدیل یک پژوهش به یک کتاب لازم است تا پژوهشگر زمان زیادی را برای سادهسازی ادعای علمی، یافتهها و دستاوردهای پژوهشش صرف کند.
ارائه محتوا به زبانی ساده که خواننده بتواند به راحتی با آن ارتباط بگیرد بسیار حائز اهمیت است. کتاب باید با قلم و آهنگ متفاوتی نوشته شود و این کار نیازمند تمرین زیاد نوشتن، نوشتن آزاد، و ویرایش چندباره و هر چند وقت یک بار محتواست.
برای کسب چنین نتیجهای پژوهشگر باید زمان زیادی را برای فکر کردن و نوشتن درباره «خب که چی؟» و کاربردهای پژوهشش صرف کند و آنها را با نیازها و پرسشهای واقعی جامعه هدفش سینک نماید.
گام هشتم- زیاد بخوانید و چیزهای خوب بخوانید
برای خوب نوشتن باید زیاد خواند و چیزهای خوب خواند. پیشنهاد میشود علاوه بر مطالعه نمونه کتابهای پرفروش و پرخواننده در حوزه موضوعیتان، کتابهای پرفروش و جذاب در دیگر موضوعها هم مطالعه کنید تا سبک و رموز جذابنویسی را فرابگیرید.
برای خوب نوشتن باید زیاد نوشت و دست به قلم شد. نوشتن مقاله، بررسی و نقد کتاب، نوشتن فصلی برای یک کتاب همه و همه چیزهایی هستند که به نوعی پژوهشگر را برای نگارش کتاب آماده میکنند.
به طور ویژه نگارش مقاله برای نشریاتی که داوران و ویراستار(ان) آن بازخوردهای جامع و عمیق ارائه میدهند و در کنار بازخوردهایشان راهنماییهای عملی و مشخصی برای اصلاح مقاله ارائه میکنند، روش خوب دیگری است که مهارت خوب نوشتن را در پژوهشگر پرورش میدهند.
گام نهم- از خوانندگان بالقوه کتابتان بخواهید نوشتهتان را قضاوت کنند
داشتن شریک یا دوست نوشتاری معتمد و دریافت بازخورد از آنها هم روش دیگری است که به نگارش و تولید یک کتاب خوب بسیار کمک میکند. دلیل آن هم این است که همیشه آنهایی که از بیرون اثر را میبینند – و به نوعی خوانندگان بالقوه کتاب به حساب میآیند – بهتر میتواند خوانایی و روانی آن را قضاوت کنند و با طرح پرسشها و گذاشتن بازخوردها و شیوههای اصلاحی منحصر به فرد، به خواننده-پسند کردن کتاب کمک کنند.
گام دهم – تا بلوغ کامل کتابتان، آن را با حوصله بازنویسی کنید
تبدیل یک پایاننامه یا طرح پژوهشی به یک کتاب کار زمانبر ولی شدنی است. برای موفقیت در این کار نباید از اشتباه کردن و ناموفق شدن نگران شوید، چون در انتهای تمام این احساسات منفی – مثل حس ناکافی کردن – در نهایت زمانی میرسد که احساس میکنید ایده واقعا جذابی برای ارائه محتوای پژوهش خود دارید.
به جای افزودن به محتوای پژوهشتان – مثلا افزودن منابع بیشتر و متن بیشتر برگرفته از متون- شروع به نوشتن کنید، هر روز بنویسید و هر بار آماده بازنویسی ایدهتان باشید. هر گامی را که برندارید یا بخواهید سریع بردارید احتمالا باعث تولد کتابی نارس میشود.
نارس میشود.
گام یازدهم – عنوانی جذاب برای کتابتان انتخاب کنید
- آیا عنوان کتابتان برای افراد غیر دانشگاهی هم جذاب هست؟
- آیا عنوان کتابتان به گونهای هست که افراد غیردانشگاهی را هم به خود جذب کند؟
- خاص و منحصر به فرد هست؟
- با مقتضیات زمان و مسائل روز حوزه موردنظر همخوانی دارد؟
- جای آن در میان کتابهای تازه منتشر شده در رشته شما کجاست؟
بسته به پاسختان به این پرسشها احتمالا لازم باشد تا عنوان کتابتان را عامتر یا خاصتر انتخاب کنید یا از دریچهای متفاوت – از آنچه در پایاننامهتان به آن پرداختهاید – به آن بپردازید.
گام دوازدهم – با این اصلاحات، پژوهش خود را به قالب کتاب دربیاورید
انجام این اصلاحات سریع و نسبتا آسان تاثیر زیادی بر کیفیت و جذابیت کتابتان میگذارند:
در بخش قدردانی، به جای تشکر از کمیته داوری، اساتید و دوستان، از افرادی تشکر کنید که در شکلگیری و به فرجام رساندن کتاب به شما کمک کردهاند.
بخش پیشینه پژوهش را حذف کنید یا آن به گونهای بازنویسی کنید که در دل سایر محتوا بنشیند.
نقل قولهای مستقیم – به ویژه نقلقولهای طولانی – را تا حد ممکن حذف کنید. برای نگارش کتاب باید تا حد ممکن به صدای خود فضا بدهید تا صدای دیگر پژوهشگران. به همین دلیل باید روی نگارش استنباطی، و مهارت دستهبندی و خلاصهسازی مطالب کار کنید.
اصطلاحات تخصصی و سختفهم را حذف کنید و به جای آنها از ادبیاتی ساده و عامهفهم استفاده نمایید. یکی از راههای انجام چنین کاری بلندخوانی فصلهای کتاب است و روش دیگر صحبت کردن درباره پژوهشتان با افراد تحصیلکردهای است که همرشتهای شما نیستند.
تا حد ممکن زیرنویسها و پانویسها را حذف کنید و مطالب را به گونهای بنویسید که در متن خوانده و فهمیده شوند تا نیازی نباشد خواننده به توضیحات بیشتر ارجاع داده شود.
در صورتی که بخشهای کتاب را به چند فصل و زیرسرفصل تقسیم کردهاید، مجدد فهرست مندرجات خود را – با تمرکز بر ایده هر بخش – بازتنظیم کنید به گونهای که هر بخش طرح کننده یک ایده باشد و ایدهها به صورت سلسلهوار پشت سر هم در فصلهای جدا ظاهر شوند – بدون زیرسرفصلهای فرعی یا زیرسرفصلهای چند لایهای مانند پایاننامه. این کار در کتاب شما یکدستی و روانی ایجاد و خواندن آن را آسان میکند.
تعداد استنادها را کم کنید. در پایاننامه استنادهای زیادی استفاده کردید چون میخواستید کمیته داوری و اساتید را متقاعد کنید که بر حوزه موضوعی خود مسلط هستید و پژوهشی را از قلم نیانداختهاید. در کتاب نیازی به این کار نیست، تنها به مرتبطترین منابع استناد کنید.
اگر به منبعی مستقیما ارجاع دادهاید مثلا از آن نقل قولی آوردهاید و میخواهید این نقل قول را در کتاب هم بیاورید، حتما به منبع آن استناد کنید. اگر از منابع زیادی استفاده کردهاید و استنباط خود را از آنها نوشتهاید، به منابع خیلی مهم و کلیدی آنها استناد دهید. مثلا اگر برای فهم مطلبی ۵ کتاب و ۶ مقاله خواندهاید، به دو سه موردی استناد دهید که اصل مطلب را از آنها آموختهاید نه هر ۱۱ منبع. چون اعتبار و جذابیت کتاب شما به واسطه تعداد منابعش ارزیابی نمیشود بلکه به واسطه استنباط عمیق و بیان دقیق و جذاب شما از مطالب ارزیابی میشود؛ اینکه خواننده بتواند راحت آن را بفهمد و با مطلب ارتباط بگیرد.
با توجه به اینکه میان نشر کتاب و اتمام پایاننامه فاصله زمانی وجود دارد، لازم است تا تازههای مرتبط را هم مطالعه کنید و در کتابتان از محتوای آنها استفاده کنید و به آنها استناد دهید.
گام سیزدهم – فضای نوشتاری را هدر ندهید و پیام اصلی کتاب را مطرح کنید
کمیته داوری پایاننامه انتظار دارد درباره چگونگی طراحی و اجرای پژوهشتان توضیحات مبسوط و جامعی – قبل و بعد از انجام پژوهش -ارائه دهید. قبل از انجام پژوهش یعنی موقع دفاع از پروپوزال، بعد از انجام پژوهش یعنی موقع دفاع از پایاننامه. پس از اتمام پژوهش انتظار دارند روش، یافتهها و نتایج کار خود را بازگویی کنید.
در یک کتاب، نیازی به این مقدمهچینیها و توضیحات نیست. چون مانع فهم پیام اصلی کتاب میشوند و فهم موضوع مدنظر را دشوار میکنند. فضای نوشتاری زیادی را تلف میکنند. به همین دلیل مقدمه و چکیده که دو بخش الزامی پایاننامه هستند، در کتاب به آنها نیازی نیست.
همچنین به بخشهای معمول پایاننامه مانند مقدمهها و نتیجهگیریها و خلاصه بخشها نیازی نیست. مخاطب مایل است اصل مطلب را بخواند. بنابراین عباراتی مانند «در این بخش به معرفی … میپردازم» یا «در این بخش … را ارائه کردهام» باید از متن حذف شوند.
گام چهاردهم – محتوا را برای خواننده کتابتان بازسازی کنید
وقتی مخاطب شما عام است باید – به لحاظ چیدمان و ارائه – ابتدا غیرمعمولترین و جذابترین بخش از پژوهشتان را ارائه کنید؛ چیزی که قلب و عصاره پژوهشتان است. و اطلاعات زمینهای/پیشینهای و بحثهای نظری را بعد از آنها قرار دهید. به عنوان یک قاعده کلی، محتوا را خاص به عام ارائه کنید، نه برعکس.
سرفصلها و مطالبی که کمتر ضروری هستند – مانند اطلاعات مربوطه با پیشینه پژوهش و بحثهای نظری – نباید تا در فصلهای ابتدایی کتاب درج شوند. این مطالب را به فصلهای انتهایی منتقل کنید.
از قاعده روزنامهنگاری استفاده کنید.
در روزنامهنگاری قاعده اصلی این است که در اولین پاراگراف نظر خواننده به مطلب جذب شود به گونهای که به خواندن ادامه مطلب بدهد.
شاید مقایسه یک اثر علمی با یک اثر ژورنالیستی قدری عجیب به نظر برسد، اما واقعیت این است که پر فروشترین نویسندگان آثار غیرداستانی از چنین قاعدهای پیروی میکنند. آنها ابتدا جالبترین و غیرعادیترین بخش از مطلب خود را در ابتدای اثرشان درج میکنند تا نظر خواننده به مطلب جلب شود، سپس مطالب نظری، پیشینهای و تکمیلی را ارائه میکنند.
به خاطر داشته باشید که برای خوانندگان تحصیلکردهای مینویسید که الزاما در موضوع تخصصی پژوهش شما تخصص ندارند. باید دقیقا بدانید که چه چیزی میخواهید به آنها بگویید و اینکه چه چیزی نظر آنها را جلب خواهد کرد و جذب نگه خواهد داشت.
گام پانزدهم – کتابتان را برای نشر آماده کنید
پس از نگارش کتاب و انجام ویراستاری دقیق – ترجیحا توسط ویراستار حرفهای یا نفر سوم غیر از خود شما – بسته به تصمیم شما درباره شیوه نشر کتاب آن را برای نشر آماده و ارسال کنید.
اگر تصمیم دارید همه کارها – اعم از صفحهآرایی، حروفچینی و … – را خودتان انجام دهید، دقت کنید که قطع، فونت، و … با سبک مدنظر ناشر همخوان باشد.
اگر تصمیم دارید کار را از مرحله صفحهآرایی به ناشر بسپارید، از درستی و دقت نگارش کتابتان اطمینان حاصل کنید و یک بار قبل از نشر و بعد از اتمام کار صفحهآرایی اثرتان را چک کنید تا از درستی محتوایی و صوری کتابتان اطمینان حاصل کنید.
منابع
From thesis to book (published online by Nias Press; the Nordic Institute of Asian Studies, Copenhagen). Retrieved in 25 Dec 2015
MacPhial, Theresa. 2014 (3 June). Dear First-Time Author: How to Turn Your Dissertation Into a Book, Retrieved from https://chroniclevitae.com, 28 Dec 2015
Revising Humanities Dissertations for Publication. 2016. University of Iowa Press, USA. Retrieved in 28 Dec 2015
Johnson, Nicola F. 2011. Publishing from Your PhD: Negotiating a Crowded Jungle. England: Gower Publishing Limited