فرض کنید سه رنگ را میشناسید از میان آنها کدام رنگ را انتخاب میکنید؟ حداقل یکی از آنها را.
حالا فرض کنید ۲۰ رنگ را میشناسید که ۱۷ تای آنها به سه رنگ قبلی اضافه شدهاند؟ از میان آنها کدام رنگ(ها) را انتخاب میکنید؟ به احتمال زیاد رنگ(هایی) به غیر از سه رنگ اول چون حالا با رنگهای جذابتر و متفاوتتری آشنا شدهاید که قبلا تجربه و حسی راجع به آنها نداشتید.
سواد اطلاعاتی به عنوان یک طرز فکر امکان دیدن چنین نادیدههایی را فراهم میآورد.
سواد اطلاعاتی به عنوان یک طرز فکر، به جای آموزش شیوههای تشخیص و تبیین نیاز اطلاعاتی، حس نیاز به اطلاعات و یادگیری را در مخاطب ایجاد میکند.
برای اینکه این نیاز در مخاطب ایجاد شود باید دو قدم بردارید:
قدم اول: باید مخاطب خود را با مصادیق و قابلیتهای اطلاعات و کاربردهایی که اطلاعات میتواند – مثلا – در انجام بهتر کارها -ی مدنظر جامعه هدف- آشنا کنید. برای ترویج سواد اطلاعاتی با این رویکرد، اطلاعات نه به مفهوم کلاسیک و کتابی آن، بلکه به مفهوم بافتی آن یعنی در بافت فعالیتها، دغدغهها و آرمانهای جامعه هدف معرفی و تشریح میشوند.
بیابید این قدم را به با یک مثال به اتفاق و با پاسخ به پرسش زیر تمرین کنیم.
مصادیق اطلاعات در بافت فعالیتهای یک شرکت خودروسازی چیست؟ این اطلاعات چگونه به انجام بهتر فعالیتهای شرکت کمک میکنند؟
احتمالا مصادیق اطلاعات در بافت این شرکت عبارتند از: دانش تجربی سازمان، تجربههای زیسته افراد در هر پروژه خودروسازی، استانداردها و فرایندها، نقشههای فنی، دانش فنی و تجربی شرکتهای موفق همتا، دانش روز صنعت خودروسازی و مواردی از این دست که دانستن درباره آنها و چگونگی استفاده موثر یا استفادهپذیرسازی آنها میتواند تاثیر شگرفی بر عملکرد و خروجی این شرکت بگذارد. معرفی اینگونه سواد اطلاعاتی است که مخاطب را – با ۱۷ رنگ جدید – با دنیای ناشناختههای جذاب و در عین حال کاربردی آشنا میکند. به دلیل اینکه او با قابلیتهای سواد اطلاعاتی در انجام بهتر فعالیتهایش آشنا شده است، علاقهمند به دانستن بیشتر درباره آن و بهرهبرداری از آن برای رسیدن به اهدافش میشود.
در ادامه پس از معرفی مفهوم کلاسیک سواد اطلاعاتی، چگونگی ترویج سواد اطلاعاتی به عنوان یک طرز فکر معرفی میشود. امید که از این رهگذر بتوانیم اندکی به کیفیت زندگی خود و همنوعانمان بیافزاییم.
مفهوم کلاسیک سواد اطلاعاتی
سواد اطلاعاتی – به مفهوم کلاسیک آن* – عبارت است از چند توانمندی کلیدی که به پشتوانه آنها افراد:
- میتوانند تشخیص دهند چه زمانی و چرا به اطلاعات نیاز دارند.
- پس از تشخیص نیاز به اطلاعات، میتوانند نیاز اطلاعاتی خود را به زبانی که برای ابزارها و منابع اطلاعات قابل فهم است بیان کنند.
- میتوانند انواع منابع اطلاعات و ابزارهای دسترسی به اطلاعات را شناسایی کنند و با استفاده از ابزارها و منابع مناسب به اطلاعات موردنیاز خود دست یابند.
- میتوانند از میان انبوه منابع موجود، مرتبطترین و معتبرترین منابع را برای تامین نیاز خود انتخاب کنند.
- میتوانند از منابع به گونهای موثر و اخلاقی برای رفع نیاز خود استفاده کنند و مسئله موردنظر خود را با تکیه بر منابع معتبر و مرتبط حل کنند.
سواد اطلاعاتی فراتر از چند مهارت ابزاری
افراد مجهز به چنین توانمندیهایی قادرند تا سواد اطلاعاتی را فراتر از مجموعهای از مهارتهای ابزاری ببینند. به پشتوانه ایمانی که به نقش حیاتی اطلاعات در انجام بهتر امور خودپیدا میکنند- در هر موقعیت و در مواجهه با هر مسئلهای – از دریچه اطلاعات و سواد اطلاعاتی به مسئله موردنظر خود میاندیشند و با تکیه به چنین ادراکی مشخص میکنند که:
- برای انجام موثر فعالیت یا حل مسئله موردنظرم به چه اطلاعات و منابعی نیاز دارم؟
- آیا نیازم از نوع دانشی است یا مهارتی؟
- برای تامین این نیاز چه منابعی وجود دارند یا باید تولید شوند؟
- این منابع از از طریق چه ابزارها و مکانیزمهایی قابل تامین هستند؟
- اعتبار و مرتبط بودن منابع با چه روشهایی قابل ارزیابی است؟
- این منابع باید چگونه استفاده شوند که راهحل و نتیجه موردنظر را تولید کنند؟
به عبارتی افراد مجهز به سواد اطلاعاتی:
- میتوانند – در درجه نخست – با تکیه بر بینش خود از قابلیتهای اطلاعات و سواد اطلاعاتی، و دانش خود از منابع اطلاعات و ابزارهای دسترسی به اطلاعات، بپذیرند که برای انجام بهتر امور در دست انجام به اطلاعات موثق و مفید نیاز دارند؛
- میتوانند نیاز خود را به زبان و ادبیاتی بیان کنند که با زبان و ادبیات منابع و ابزارهای اطلاعاتی همخوان است؛
- و بالاخره میتوانند مناسبترین و معتبرترین منابع را برای نیازهای خود تهیه کنند و به صورت موثر و با رعایت اخلاقیات ( احترام به حقوق تولیدکنندگان منابع از طریق استناددهی و تقدیر شایسته) از منابع برای تامین نیازهای خود استفاده نمایند.
تا زمانی که ادراک و بینش لازم درباره قابلیتهای سواد اطلاعاتی در افراد ایجاد نشود عملا اشتیاقی برای فراگیری و بهرهبرداری از قابلیتهای سواد اطلاعاتی – به عنوان یک توانمندساز – در آنها برانگیخته نمیشود و به همین دلیل آموزش صرف مهارتهای سواد اطلاعاتی (مانند جستجو و استفاده از اطلاعات) عملا به توسعه جامعه باسواد اطلاعاتی نمیانجامد.
به پشتوانه سواد اطلاعاتی – چون افراد شیوههای تشخیص و تامین نیازهای دانشی و مهارتی خود را فرا میگیرند – قابلیت خودتوانمندسازی کسب میکنند؛ یعنی قادر میشوند در هر شرایطی – فارغ از محدودیتها و محرومیتهای آموزشی – با تکیه بر مناسبترین منابع، شکاف(های) دانشی و مهارتی خود را پر کنند و خود را برای هدف و نقش موردنظر توانمند و ورزیده نمایند.
استفاده از قابلیت «توانمندساز» سواد اطلاعاتی برای حذف شکافها
برای بهرهبرداری موثر از سواد اطلاعاتی به عنوان یک توانمندساز یا enabler – به گونهای که در بالا معرفی شد – سواد اطلاعاتی باید به عنوان یک طرز فکر یا شیوه فکر کردن در افراد و سازمانها نهادینه شود. این طرز فکر که: به دلیل کاستیهای آموزشی و سرعت تغییرات در عرصههای مختلف زندگی، داشتههایم برای رسیدن به خواستههایم ناکافی است و برای بهتر شدن و بهتر عمل کردن باید پا را از آموختهها و دانستههایم فراتر بگذارم. این طرز فکر که برای حذف شکافهای موجود باید خود راسا اقدام کنم؛ و اینکه سواد اطلاعاتی این قابلیت را دارد که در این مسیر مرا به توشهای قوی مجهز کند. توشهای به نام خودتوانمندسازی که در بین راه تمام نمیشود و مرا تا پایان مسیر با قوت همراهی میکند.
تنها در این صورت است که میل به باسواد اطلاعاتی شدن در افراد و سازمانها – با تکیه بر ادراکشان از قابلیتهای اطلاعات و سواد اطلاعاتی – ایجاد میشود و تنها با وجود چنین ادراک و اشتیاقی است که افراد و سازمانها این آمادگی را پیدا میکنند تا از قابلیتهای سواد اطلاعاتی به عنوان یک توانمندساز بهرهبرداری کنند.
اندیشیدن از دریچه سواد اطلاعاتی چگونه مولدی پایدار را ممکن میسازد؟
از سرجمع آنچه بیان شد میتوان اینگونه جمعبندی کرد که سواد اطلاعاتی به عنوان یک طرز فکر این بینش را ایجاد میکند که برای بهتر شدن یا رسیدن به هدف موردنظر باید از دانستهها و داشتههای دانشی و مهارتیام پا فراتر بگذارم و چیزهای تازهای بیاموزم. چیزهایی که چون قبلا از آنها بیخبر بودهام یا راه فراگیری آنها را نمیدانستهام از آنها محروم ماندهام. چیزهایی که اگر بیاموزمشان دقیقتر و عمیقتر میتوانم نیازها و ملزومات موردنیاز برای تحقق اهدافم را کشف و تامین کنم. این طرز فکر با معرفی مفاهیم و مصادیق عینی اطلاعات و تشریح کاربردهای وسیع – و کمتر شناخته شده – این مفاهیم در فهم نیازهای واقعی در جامعه هدف ایجاد میشود:
- اینکه اطلاعات در بافت فعالیت یا هدف مدنظر من چه مفاهیم و مصادیقی دارد و چه کاربردهایی میتواند داشته باشد؟
- این ادراک چگونه کمک میکند تا نیازها و خواستههای واقعی خود را از دریچه متفاوتی تحلیل و شناسایی کنم؟
- سواد اطلاعاتی چگونه به من کمک میکند تا ملزومات موردنیاز برای رسیدن به هدف موردنظرم را شناسایی و تامین کنم؟
- سواد اطلاعاتی چگونه به من کمک میکند تا استانداردها و خواستههایم را ارتقا دهم؟
سواد اطلاعاتی با ترویج اینگونه اندیشیدن به افراد و سازمانها کمک میکند تا درباره اهداف، فعالیتها، انتظارات و استانداردهای خود متفاوت فکر کنند و رویکرد خود درباره شیوه رسیدن به اهداف و روش انجام فعالیتهایشان را بازبینی کنند. اندیشیدن از دریچه گزینههای بیشتر و متنوعتری که سواد اطلاعاتی پیش پای میگذارد، انتخابها و کیفیت انجام کارهارا تحت تاثیر قرار میدهد. این نخستین گام به سوی مولدی پایدار است که با تسهیلگری سواد اطلاعاتی به عنوان یک طرز فکر هدایت و هموار میشود.
* پانویس – سواد اطلاعاتی پدیدهای بافتی است یعنی بسته به اینکه سواد اطلاعاتی در چه بافت (context) و برای چه گروه، صنف، سازمان یا موقعیتی قرار است استفاده شود و بسته به ماهیت مسائل و فعالیتهای جامعه هدف، مفهوم و گستره توانمندیهای سواد اطلاعاتی متفاوت هستند. هر چند از تعریف کلاسیک سواد اطلاعاتی برای فهم ماهیت نیاز اطلاعاتی و منابع موردنیاز در بافت موردنظر استفاده میشود لیکن در نهایت این ماهیت مسائل و نوع فعالیتهای جامعه هدف (یا بافت موردنظر) است که حدود و دامنه سواد اطلاعاتی و شیوههای موثر پیادهسازی آن را در سازمان یا موقعیت موردنظر تعیین میکنند. به عبارتی سواد اطلاعاتی موردنیاز هر صنف، گروه، و هر سازمان در بافت فعالیتها و اهداف آنها تعریف و اسکلتبندی میشود (توضیحات بیشتر در این نوشته).
استناد
نظری، مریم. ۱۳۹۴ (۲۹ شهریور). سواد اطلاعاتی به عنوان یک طرز فکر: راهکاری متفاوت برای مولدی پایدار. بازیابی شده از سایت ilexperts.ir
سرکار خانم دکتر نظری عزیز
از این که ما را به خواندن مطلب بسیار مفیدتان دعوت کردید سپاسگزارم.
سپاس از توجه شما 🙂
استاد نظری
بسیار عالی بود
سلام و سپاس از باخورد شما 🙂
سرکار خانم مریم نظری
از اطلاعات پر بارتان تشکر میکنم
سپاس از باخورد شما. خوشحالم مطالب را مفید یافتهاید 🙂