کاربر چقدر شما و کتابخانه‌تان را در زندگی‌اش تاثیرگذار می‌بیند؟

اصلا از کتابخانه‌تان آنطور که انتظار دارید استفاده می‌کند؟!

بدون تعارف و بی‌هیچ اغراقی می‌دانیم که هر کتابخانه گنجی از محتوای باارزش است و زمانی این گنج به منبع تغییر و تحول در کاربر تبدیل می‌شود که کاربر از این گنج استفاده کند.

و توجه داشته باشید که استفاده با امانت صرف یک کتاب یا مراجعه برای پیدا کردن یک مقاله و استناددهی به آن فرق می‌کند.

  • استفاده یعنی اینکه کاربر بعد از مراجعه به شما و کاربست منابع و خدمات کتابخانه‌تان، در کیفیت تکلیف یا کاری که انجام می‌دهد تغییری محسوس احساس کند طوری که دوست داشته باشد دوباره و چندباره به سراغتان بیاید.
  •  استفاده یعنی کاربر شما با کسی که از منابع و محتوای کتابخانه شما استفاده نکرده احساس تمایز و برتری کند. با خودش بگوید چقدر نسبت با آنهایی که اینجا نیامده‌ام بیشتر بلدم و بهتر کارم را انجام می‌دهم!
  •  استفاده یعنی بهتر شدن عملکرد سازمان یا موسسه‌ای که کاربر کتابخانه شماست طوری که بگویند این بهتر شدن بابت کاری بوده که شما و کتابخانه‌تان انجام داده‌اید

و اینها محقق نمی‌شوند مگر اینکه شما کاربر را آموزش دهید تا از منابع کتابخانه‌تان درست و حداکثری استفاده کند. یعنی از یک کاربر رهگذری تبدیل شود به کاربر وفادار و مشتری پروپاقرص کتابخانه‌تان و خودتان بشوید مرجع اول او.

  • برای اینکار باید کاربرتان را عمیق بشناسید، خیلی فراتر از رفتار امانت او و اطلاعات دموگرافیکش مانند سن، جنس، سطح تحصیلات، میزان درآمد، رشته، شغل و …
  • اما قبل از آن باید داشته‌های کتابخانه‌تان را بشناسید نه به عنوان کتاب و مجله و سی‌دی بلکه به عنوان راه‌حل برای نیازهای کابرانتان. و داشته‌ها یا موجودی کتابخانه‌تان را طوری بازآفرینی و بسته‌بندی کنید که هر قطعه موجودی کتابخانه‌تان یک نیاز کاربر را صدا بزند
  • و بعد از آن براساس شناخت عمیقی که از داشته‌هایتان و نیاز کاربر دارید محتواهای آموزشی تهیه کنید که در آنها این حس به وجود بیاید که کتابخانه دقیقا همان جایی است که می‌توانم با منابعش خودم را در زمینه مدنظرم ورزیده کنم، تکلیف یا پروژه مدنظرم را به بهترین و حرفه‌ای‌ترین شکل انجام دهم، کلاس درسم را مولد کنم، در مدیریت پرسنلم بهتر عمل کنم و هر هدف دیگری که مدنظرش است را محقق کند.

به عبارتی باید منابع کتابخانه‌تان را به عنوان راه‌حلی برای چالش‌ها و پرسش‌های مخاطبتان ترجمه و معرفی کنید و بعد هم به او یاد دهید چطور از این منابع برای تامین نیاز و رسیدن به هدف یا نتیجه دلخواهش استفاده کند.

باید بشوید مدرس سواد اطلاعاتی او.

کسی که بلد است چطور کار با اطلاعات و راه‌بلد شدن را به دیگران آموزش دهد.

بسته جامع مدرسان سواد اطلاعاتی به این نیت طراحی شده؛ کمک به شما تا بتوانید با شناخت داشته‌هایتان، شناخت عمیق کاربر، و آموزش او، او را جذب کنید و براساس شناختی که از نیازها، دغدغه‌ها و آرزوهای او به دست می‌آورید طوری منابع و خدمات کتابخانه‌تان را بازطراحی، بسته‌بندی و عرضه کنید که کاربر، کتابخانه‌تان را راه‌حلی ببیند برای رسیدن به هدفش.

و دقیقا از همین جاست که آرام آرام آن چالش همیشگی شما که «چرا کسی ما کتابدارها را نمی‌شناسد و قدرمان را نمی‌داند» حل می‌شود.

با این کار تصویر جدیدی از شما در ذهن کاربر و مدیران بالادستی شکل می‌گیرد. آنها شما را با کارتان و نتیجه‌ای که برایشان خلق کرده‌اید می‌شناسند نه با توضیحتان درباره اینکه که هستید و چه کار می‌کنید یا چقدر کتابخانه و کتابخوانی خوب است!

در واقع یکی از بهترین روش‌های معرفی خودتان این است که:

  • کاری تاثیرگذار انجام دهید
  • تغییری در زندگی دیگران ایجاد کنید،
  • با تخصصتان و منابعی که دارید کمک کنید مشکلی از آنها حل شود، رویای آنها محقق شود، دردی از دوش آنها برداشته شود و …

با این کار مطمئن باشید به جای اینکه خودتان را به دیگران توضیح دهید و دنبال کاربر بدوید، آنها مشتاق می‌شوند بدانند رشته و کار شما چیست و مشتاق‌تر تا از تخصص و خدمات شما استفاده کنند.

برای آشنایی بیشتر با این بسته فوق‌العاده جامع و کاربردی پیشنهاد می‌کنم ایمیل خود را در فرم زیر بنویسید تا بخش‌هایی از محتوای این بسته را در قالب ویدئوی آموزشی است به ایمیل شما ارسال کنم.